وکیل

وکیل خوب

وکیل

وکیل خوب

موسسه حقوقی عدالت گستر با بهره گیری از وکلای پایه یک دادگستری آماده ارائه انواع خدمات حقوقی و وکالت در مراجع حقوقی کیفری دیوان عدالت خانواده و سایر مراجع حقوقی و اداری توسط وکیل و مشاوره حقوقی در مشهد و تهران می باشد. 09154426004
09154569219
09363081461
05136075900
05136065768
تـــــهــــران

09190801679
09196128725
09928608250

  • ۰
  • ۰

قتل

قتل چیست

قتل رفتاری جنایی و خشن است به انگیزه آدم کشی ارادی وعمدی اشاره دارد که باعث می شود فردی ، فرد دیگر را به قتل برساند. جرم قتل یکی از جرایم خشونت آمیز است که در آن آسیب رساندن و صدمه وارد کردن با هدف نابودی جسمانی، تباه ساختن و از بین بردن فرد انجام می شود .قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب1392 جرم قتل را به سه گروه عمد، شبه عمد و خطای محض تقسیم نموده است.

 

جرم قتل در قانون ایران و انواع آن

مطابق ماده204 قانون مجازات اسلامی قتل نفس به سه دسته تقسیم میشود :

1- قتل عمد

2- قتل شبه عمد

3- خطای محض

قتل عمد

گرفتن جان شخص به وسیله شخص دیگر بدون مجوز قانونی مجازات قتل عمد قصاص است و اولیای دم میتوانند با اجازه ولی امر در صورت وجود همه شرایط قاتل را قصاص نمایند.مواردی که قتل به عنوان قتل عمدی شناخته میشود .

مطابق ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب سال92جنایت در موارد زیر عمدی محسوب میشود:

1- زمانی که قاتل با انجام عملی قصد کشتن فردی یا افراد خاصی را دارد چه عمل قاتل کشنده باشد یا نباشد فقط در صورتی که باعث قتل شود.

2- زمانی که قاتل عملی را انجام دهد که نوعا کشنده باشد هر چند که قصد کشتن فرد را نداشته باشد.

3- وقتی که قاتل قصد کشتن فرد را ندارد و عملی هم که انجام میدهد نوعا کشنده نیست ولی نسبت به وضعیت فرد (پیری ، بیماری وکودکی و…) باعث قتل وی میشود

4- هر گاه شخص قصدانجام قتل دارد ولی قصد کشتن  فرد یا افراد معینی را ندارد مثلا در اماکن عمومی بمب گذاری کند. در تمام این موارد قتل عمدی محسوب می شود. چنانچه کسی مرتکب قتل عمدی بشود ولی شاکی نداشته باشد و یا اینکه شاکی وی گذشت کرده باشد، اما اقدام وی به گونه ای باشد که موجب اخلال در نظم عمومی شود یا رعب و وحشت در جامعه ایجاد کند به حبس تعزیری از سه تا ده سال محکوم خواهد شد .

نکته :مجازات معاونت در قتل حبس از یک تا پنج سال می باشد.

اولین بار هستش که دارای پر|

جرم قتل - وکیل کیفری در مشهد
جرم قتل – وکیل کیفری در مشهد

تبصره ـ در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس از یک تا پنج سال می‌باشد.اگر مردی زنی را به قتل برساند بخاطر اینکه دیه زن نصف دیه مرد است ،اولیای دم زن میبایست نیمی از دیه کامل را پرداخت نمایند تا قاتل قصاص شود .مطابق ماده 210 قانون مجازات اسلامی  در مورد کفار نیز قصاص وجود دارد یعنی چنانچه کافری عمدا کافری دیگر را بکشد قصاص می‌شود اگرچه پیرو دو دین مختلف باشند و اگر مقتول زن ذمی باشد باید ولی او قبل از قصاص نصف دیه مرد ذمی را به قاتل پرداخت نماید.

ماده 295قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است:

هر گاه شخصی عملی که انجام ان را به عهده گرفته و یا  وظیفه ای که قانون بر عهده او قرار داده است را انجام ندهد و به علت این ترک فعل جنایتی صورت گیرد در صورتی که توانایی انجام عمل را داشته باشد جنایتی که انجام شده به او مربوط خواهد بود و بر حسب مورد عمدی و شبه عمدی و خطای محض خواهد بود. مثلا مادر یا دایه ای که شیر دادن را به عهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

قتل شبه عمد

قتل شبه عمد قتلی است که بدون قصد قبلی برای کشتن یا ضربه زدن به شخصی دیگراتفاق افتاده باشد قتل شبه عمد به معنای کشتن انسان بدون قصد و نیت و از روی غفلت و یا بی احتیاطی و یا عدم رعایت مقررات . اگر قتل شبه عمدی در اثر تصادف رانندگی باشد باعث افزایش مجازات راننده به دو تاسه سال حبس تادیبی و جزای نقدی محکوم خواهند شد.زمانی قتلی شبه عمد تلقی میشود که فرد قاتل قصد انجام جنایت را دارد ولی نه نسبت به شخص مقتول به این معنا که قاتل قصد کشتن فرد را ندارد ولی فرد به قتل میرسدقانون گذار در قانون مجازات اسلامی چنین بیان میدارد که :مجازات قتل مجازات قتل شبه عمد

 

جرم قتل در قانون

بنا به تعاریف فقهی و قانونی جرایم به سه دسته ی کلی تقسیم میشوند که عبارتند از :1-جرایم علیه اشخاص2-جرایم علیه اموال3-جرایم علیه اسایش و امنیت اجتماعیدر این مقاله تنها به بررسی قسمتی از جرایم علیه اشخاص خواهیم پرداخت یکی از مصادیق جرایم علیه اشخاص جرم قتل است که اجزای مختلفی دارد قتل به معنای کشتن افراد به صورت غیر قانونی است خواه از قبل طراحی شده باشد یا به صورت اتفاقی باشد

تفاوت قتل عمد و شبه عمد

تفاوت قتل عمد و شبه عمد در این است که اگر عمل کشنده باشد حتی اگر قصد قتل وجود نداشته باشد قتل عمد محسوب میشود  ولی اگر عمل کشنده نباشد ولی قصد صدمه زدن به شخص دیگر وجود داشته باشد و به طور تصادفی منجر به مرگ شده باشد قتل شبه عمد محسوب میشود.

قتل خطای محض

خطای محض آن است که در انجام قتل هیچگونه قصدی وجود دارد و فرد کاملا اتفاقی کشته میشود . مثلا فردی به قصد شکار مجاز در جنگل تیر اندازی میکند ولی تیر به فردی اصابت میکند این نوع قتل به دلیل اینکه فرد اطلاعی از حضور شخص دیگری در جنگل ندارد خطای محض محسوب میشود.

قتل ناشی از خطا در شخص

در قتل خطای محض مرتکب نه قصد ضربه زدن به فرد و نه قصد کشتن او را دارد برای مثال در تمام تصادفات قتلی که صورت میگیردخطای محض محسوب میشود .زمانی که فردی تصمیم به قتل شخصی بگیرد و عملیات خود را شروع نماید ولی به علت یک اشتباه شخص دیگری را به قتل برساند عمل او قتل ناشی از خطا در شخص محسوب میشود .مطابق ماده 292قانون مجازات مصوب سال 92جنایاتی که خطای محض  محسوب میشوند عبارتند از :

الف) در حال خوابیدن یا  بیهوشی وامثال ان.

ب) جنایت بوسیله ی صغیر و یا مجنون انجام شود.

ج) در زمانی که مثلا فرد قصد شکار دارد و تیری به قصد شکار رها میکند ولی به انسان اصابت میکند.بر اساس ماده 296 قانون مجازات اسلامی : در مواردی که کسی قصد تیر اندازی به شخص یا شیء یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناهی اصابت کند عمل او خطای محض محسوب میشود .

مجازات خطای محض

مجازات قتل خطای محض پرداخت دیه می باشد  که توسط خود فرد پرداخت نمی شود بلکه توسط بستگان مرد نسبی او پرداخت می شود.

مجازات قتل

قتل زمانی شبه عمد تلقی می شود که فرد جانی قصد فعلی راکه نوعا سبب جنایت نمی شود داشته باشد اگر کسی را بدون قصد کشتن به طوری که عملش باعث جنایت نباشد بزند و یا بترساند و یا هل دهد و… و فرد به علت بیماری و یا کهولت سن و یا کودکی بمیرد قتل شبه عمد محسوب میشود. همچنین اگر قتل در نتیجه جهل باشد قتل شبه عمد محسوب میشود.

مطابق ماده 291قانون مجازات اسلامی :

هرگاه مرتکب جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع وی شیء یا حیوان و یا انسان هستند به فرد آسیب دیده وارد کند،سپس خلاف آن ثابت شود، در این صورت هم قتل شبه عمد خواهد بود.

نکته :در قتل شبه عمد باید عمد در عمل نسبت به شخص معین وجود داشته باشد بر خلاف قتل عمدی که در ماده 290 قانون مجازات قصد کشتن فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع برای تحقق آنها کفایت میکند.

مجازات های قتل های شبه عمد

کیفر های قتل شبه عمد عبارتند از : دیه و کفاره و تعزیر و محرومیت از ارث

1-دیه :مقدار دیه در قتل شبه عمد دیه کامل است که با درخواست اولیای دم پرداخت میشود و خود شخصی که مرتکب قتل شده مسئول پرداخت دیه میباشد

.2-کفاره: دادن کفاره بر طبق شرع پیش بینی شده ولی ممکن است دادگاه شخص قاتل را به دادن کفاره محکوم کند

.3-تعزیرات: مجازات تعزیری قتل شبه عمد در مواد 714 و مواد دیگری ذکر شده

4-محرومیت از ارث: محرومیت از ارث در قتل شبه عمد فقط در خصوص دیه میباشد .مطابق ماده 451 قانون مجازات اسلامی قاتل در قتل شبه عمد از اموال ارث میبرد ولی از دیه ارث نمیبرد.

 

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

سرقت

 جرم سرقت و روش رسیدگی و شکایت

انواع و اقسام سرقت

جرم سرقت بر حسب نوع میزان مجازات و ماهیت آن به اشکال مختلف تقسیم دسته بندی شده است:

• دسته اول سرقت حدی
•  دسته دوم سرقتهای تعزیری

سرقت حدی

ماده ۱۹۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در تعریف سرقت مقرر می دارد سرقت عبارت است ربودن مال دیگری بطور پنهانی در این تعریف چهارعنصر ربودن مال دیگری و بطور پنهانی نهفته است که تعریف سرقت را شکل می دهد.
سرقت حدی به دو صورت می باشد:

•  سرقت با شرایط خاص
• راهزنی

سرقت با شرایط خاص مستلزم حد

در این نوع سرقت اول اینکه سرقت باید بطور مخفیانه انجام گیرد: سرقت مستوجب مجازات حد باید به نحوی ارتکاب یابد که صاحب مال متوجه ارتکاب عمل ربودن مال خود نشود، بنابراین سرقتی که با علم و اطلاع صاحب مال صورت گیرد، مستوجب مجازات حد نخواهد بود.

حد ملاک مخفی بودن حد عرفی می باشد. دوم اینکه خارج کردن مال از حرز همراه با هتک حرز شرط دیگر سرقت مستوجب این است که مال به وسیله سارق یا با همکاری دیگری، از حرز خارج شود، چون حرز محل مناسب برای نگهداری مال است ویژگی اصلیش آن است که بدون هتک و از بین بردن آن نمی توان به مال موجود در حرز دست یافت و سوم اینکه سرقت در سال قحطی انجام نگیرد سرقت در صورتی مستوجب حد است که در سال قحطی صورت نگرفته باشد.

منظور از قحطی فقدان ارزاق عمومی در سال ارتکاب جرم سرقت است. اگر فرد محتاجی به خاطر تأمین معاش خود یا خانواده خود مرتکب سرقت گردد مستلزم حد سرقت نیست.

 راهزنی

راهزنی یکی از انواع سرقت مستلزم حد است که کیفر آن مجازات جرم محاربه می باشد. ماده ۲۸۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مقرر می دارد: راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راه ها شوند محاربند. بنابراین راهزنی عبارت است از گرفتن اموال مسافرین و عابرین در طرق و شوارع ضمن غافلگیری و تهاجم مسلحانه.

سرقت های تعزیری

سرقت های تعزیری به سرقتی گفته می شود که سارق شرایط اجرای حد را ندارد و به همین اساس حاکم یا قاضی دادگاه آن را تعزیر خواهند کرد. بنابراین هر سرقتی تعزیری است مگر اینکه حدی بودن آن ثابت شود زیرا سرقت تعزیری به جز قواعد عمومی، شرط دیگری ندارد.

انواع جرم سرقت و تفاوت انها
انواع جرم سرقت و تفاوت انها

مجازات سرقت تعزیری

سرقت تعزیری به سه دسته تقسیم می شود:

 سرقت ساده

سرقت مخل نظم

سرقت مشدد

1- سرقت ساده

عنصر قانونی سرقت ساده، ماده ۶۶۱ قانون مجازات اسلامی می باشد. سرقتی است که دارای ارکان و شرایط عمومی است و هیچیک از شرایط سرقت حدی یا سرقت مشدد را ندارد. البته اگر میزان مجازات را مبنای ساده و مشدد بودن سرقت قرار دهیم، سرقت موضوع ماده ۶۶۵ قانون مجازات اسلامی که کمترین را دارد سرقت ساده خواهد بود.

2- سرقت مخل نظم

ماده ۲۷۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ سرقت مخل نظم را که نوعی سرقت تعزیری می باشد. «سرقتی که فاقد شرایط اجرای حد می باشد و موجب اخلال در نظم با خوف شده را بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، اگرچه شاکی نداشته یا گذشت نموده باشد، موجب حبس تعزیری از یک تا پنج سال خواهد بود» اطلاق این ماده شامل سرقت های تعزیری ساده و مشدد می شود.

 سرقت تعزیری ساده

این نوع سرقت در مادۀ ۶۶۱ ق.م.ا علنی و فاقد کلیۀ شرائط اضافی است که برای سرقت های مشدد پیش بینی شده و با ربودن مال غیر بدون علم و اطلاع و رضایت صاحب مال محقق می شود و مجازات آن کمترین مجازات سرقت یعنی سه ماه و یک روز تا ۲ سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق می باشد.

 سرقت تعزیری مشدد

که به اعتبار تعلق مال به دولت یا وقفی بودن آن چند قسم است.

سرقت اسناد

سرقت نوشته ها، اسناد، اوراق، دفاتر یا مطالب مندرج در دفاتر ثبت و ضبط دولتی که در ماده ۵۴۴ ق.م .ا مندرج است و مجازات آن ۶ ماه تا دو سال حبس می باشد.

سرقت مذکور شامل امانت پستی و دیگر نوشته ها غیر از اسناد و نوشته های مذکور نمی شود. (نظریۀ مشورتی شماره ۲۰۰۷- ۱۴ ۱ ۱۳۸۲ اداره حقوقی قوه قضائیه)

سرقت توسط امانت دار

به موجب مادۀ ۵۴۵ ق.م.ا اگر ربودن توسط امانت دار یا مستحفظ اسناد مذکور واقع شود مرتکب به سه تا ده سال حبس محکوم می شود.

عنف مهر

به موجب مادۀ ۵۴۶ ق.م.ا در صورتیکه مرتکب به عنف مهر یا پلمپ را محو نماید یا بشکند یا عملی مرتکب شود که در حکم محو یا شکستن پلمپ تلقی شود یا نوشته یا اسناد را برباید،حسب مورد به حداکثر مجازات وارده در موارد مذکور (۲ سال یا ۱۰ سال) محکوم می شود در این مجازات، مانع از اجرای مجازات جرائمی که از قهر و تشدد حاصل می شود، نخواهد بود.

سرقت اموال تاریخی و فرهنگی

به مادۀ ۵۵۹ ق.م.ا : شرط تحقق جرم موضوع این ماده آن است که:

اولا: به موضوع جرم اشیاء یا لوازم و مصالح و قطعات آثار فرهنگی، تاریخی باشد.

ثانیا: محل سرقت موزه ها، نمایشگاهها یا اماکن تاریخی و مذهبی یا سایر اماکنی باشد که تحت حفاظت یا نظارت دولت است.

اولین بار هستش که دارای پرونده حقو|

راههای اثبات سرقت - وکیل کیفری در مشهد
راههای اثبات سرقت – وکیل کیفری در مشهد

مجازات

آن بر اساس بند ۱۶ ماده ۱۹۸ ق.م.ا سرقت از اموال دولتی و وقفی و مانند آن (اموال فاقد مالک شخصی) مستوجب حد نیست در عین حال مقنن در حکم خاص در مواد ۵۴۴ و ۵۴۵ سرقت نوشته ها و اسناد و اوراق و نیزز سرقت مطالبی که در دفاتر مذکور مندرج است را نسبت به سرقت عادی (مادۀ ۶۶۱ ق.م.ا) تشدید کرده است.

فرق جرم حدی با تعزیری به زبان ساده

آنچه که به صراحت در قرآن آمده باشد حدی گفته میشود مانند حد زنای محصنه اعدام میباشد که در قران آمده است و پروردگار جهانیان به آن حکم نموده است و هیچ گاه قاضی نمیتواند خلاف آن حکم کند به اصطلاح دست قاضی بسته است به غیر از جرایم حدی مابقی تعزیری گفته میشود.

مثل خیانت در امانت ، مزاحمت برای بانوان ، آتش زدن مزرعه و… جرم سرقت هم از همین قسم است که هم شامل حدود میشود و هم تعزیرات مواردی که در بالا بیان شد انواع جرم تعزیری سرقت بوده است حال ما در اینجا میخواهیم بیان کنیم چه نوع سرقتی مشمول حدی میشود و به اصطلاح جرم حدی چه شرایطی بایستی داشته باشد.

جرم سرقت - روش رسیدگی و مجازات – وکیل در مشهد
جرم سرقت – روش رسیدگی و مجازات– وکیل در مشهد

شرایط جرم سرقت حدی چیست ؟

 

مطابق ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی سرقتی که دارای شرایط ذیل باشد حدی گفته میشود.

سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد.

سارق در حال سرقت عاقل باشد.

سارق با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد.

سارق قاصد باشد.

سارق بداند و ملتفت باشد که مال غیر است.

سارق بداند و ملتفت باشد که ربودن آن حرام است.

صاحب مال ، مال را در حرز قرار داه باشد.

سارق به تنهائی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد.

به اندازه نصاب یعنی ۵/۴ نخود طلای مسکوک که بصورت پول معامله می شود یا ارزش آن به آن مقدار باشد در هربار سرقت شود.

سارق مضطرنباشد.

سارق پدر صاحب مال نباشد.

سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد.

حرز و محل نگهداری مال ، از سارق غصب نشده باشد.

سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد.

مال مسروق در حرز متناسب نگهداری شده باشد.

مال مسروق از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد.

تبصره ۱ – حرز عبارت است از محل نگهداری مال بمنظور حفظ از دستبرد.

تبصره ۲ – بیرون آوردن مال از حرز توسط دیوانه یا طفل غیر ممیز و حیوانات و امثال در حکم مباشرت است.

تبصره ۳ – هرگاه سارق قبل از بیرون آوردن مال از حرز دستگیر شود حد بر او جاری نمی شود.

تبصره ۴۴ – هرگاه سارق پس از سرقت ، مال را تحت ید مالک قرار داده باشد موجب حد نمی شود.

مجازات جرم حدی سرقت چیست ؟

به ترتیب ذیل سارق حدی مجازات میشود

الف – در مرتبه اول قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن بطوریکه انگشت شست و کف دست او باقی بماند.

ب – در مرتبه دوم ، قطع پای چپ سارق از پائین برآمدگی بنحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح او باقی بماند.

ج – در مرتبه سوم حبس ابد.

د – در مرتبه چهارم اعدام ، ولوسرقت در زندان باشد.

سرقتهای متعدد تا هنگامی که حد جاری نشده حکم یکبار سرقت را دارد تبصره1:

معاون در سرقت موضوع ماده ۱۹۸ این قانون به یکسال تا سه سال حبس محکوم میشود تبصره2:

ماده202: هرگاه انگشتان دست سارق بریده شود و پس از اجراء این حد ، سرقت دیگری از او ثابت گردد که سارق قبل از اجراء حد مرتکب شدهه است پای چپ او بریده می شود

ماده203:سرقتی که فاقد شرایط اجرای حد باشد و موجب اخلال در نظم یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد اگرچه شاکیی نداشته یا گذشت نموده باشد موجب حبس تعزیری از یک تا پنجسال خواهد بود.

جرم سرقت با شهادت شاهد اثبات می شود.

 جرم سرقت حدی چگونه قابل اثبات است ؟   

مطابق ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی سرقتی که موجب حد است با یکی از راههای زیر ثابت می شود

شهادت دو مرد عادل

دو مرتبه اقرار سارق نزد قاضی ، بشرط آنکه اقرار کننده بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد.

علم قاضی

تبصره – اگر سارق یک مرتبه نزد قاضی اقرار به سرقت کند ، باید مال را به صاحبش بدهد اما حد بر او جاری نمی شود  روش رسیدگی جرم سرقت.

معاونت در سرقت موجب حبس از شش ماه تا سه سال میباشد تبصره:

خب ، پس از اینکه سرقتی رخ داد چه بایستی کرد ؟

ما در اینجا مرحله به مرحله از رسیدیگی را بیان مینماییم

مرحله اول

این مرحله طرح شکایت میباشد که از ۲ طریق صورت میپذیرد.

روش اول

در ابتدا چنانچه هنوز فاصله زمانی زیادی رخ نداده مثلا هنوز چند ساعت از وقوع حادثه گذشته بهتر است به پلیس ۱۱۰ تماس حاصل نمایید و پس از حضور پلیس مشخصات مرتکبین را اعلام و بلافاصله پلیس وارد عمل شده و اشخاص مرتکب را دستگیر مینماید

این اولین مرحله از سیکل این نوع از پرونده ها میباشد.

روش دوم

چنانچه مدتی از وقوع سرقت گذشته باشد مثلا گذشت چند روز  در اینجا شما بایستی به مراجعه به دفاتر وکیل نوین در سراسر کشور و مشاوره با دپارتمان سرقت و کلاهبرداری پس از تنظیم قراردادوکالت بلافاصله وکلایی متخصص وارد پرونده شده و با نیروی کافی اقدام به دستگیری مجرمین و تلاشی مزید محکومیت آنها می نمایند.

مرحله دوم 

پس تنظیم شکایت پرونده وارد دادسرا میشود که در این موقع موقتا شخص سارق را به بازداشتگاه و زندان راهی نموده تا حکم پرونده صادر گردد. ( احتمال آزادی در این مرحله وجود دارد مثلا از طریق وثیقه البته بسته به مدارک موجود در پرونده که در این مرحله دست وکلا و قضات برای دفاع باز است مثلا درصورت اینکه اثبات گردد آزادی متهم ضرر جانی و ترس برای زیان دیده وجودد دارد در اینصورت قرار بر بازداشت باقی میماند.)

این مرحله را مرحلهه تحقیقاتی مینامند که درصورت دفاع قوی و اثبات این که جرم سرقت ارتکاب یافته پرونده قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر شده و به دادگاه ارسال میگردد.

(دقت شود چنانچه قرار بر منع تعقیب صادر شود یعنی متهم بیی گناه است اینجا این قرار قابلیت اعتراض در مرجع دیگر دارد. ( ممکن است این مرحله چندین ماه زمان برده و بارها در دادسرا ویا کلانتری هاجلسه و حقیقات گردد‌)

همچنین شاهدان در این مرحله ادای شهادت مینماید دقت شود چنانچه بزه دیده شاهدی داشته باشد و آن شاهد از ترس نیاید در دادگاه ما میتوانیم با حکم جلب او مجبورش کنیم در دادگاه حضور پیدا کند.

‘گاهی ممکن است هیچ سرقتی رخ نداده و تنها افترایی نسبت به متهم میباشد چرا که خیلی از متهمین بی گناه و تنها از روی کدورت و دشمنی شخصی چنین افترایی زده است.

مرحله سوم

پس از صدور قرار کیفرخواست پرونده از دادسرا خارج و همراه متهم با پای زنجیر شده ویا با قرار های دیگر به دادگاه ارسال میگردد.

در این مرحله مدارک بروی پرونده کاملا بررسی و در چندین جلسه رسیدگی اقدام بر صدور رای مبینی بر بی گناهیی ویا محکومیت متهم صادر مینماید .این مرحله چندین ماه ممکن است زمان ببرد البته بستگی به مدارک پرونده و اقرارات متهم متفاوت بوده و مواردی داشتیم که از زمان دستگیری تا اجرای حکم تنها دو ماه زمان برده  است.

مرحله چهارم

در این مرحله رای صادره از دادگاه بدوی در صورت اعتراض چه از ناحیه بزهکار و چه از ناحیه بزه دیده به این مرحله ارسال میگردد

و پرونده مجددا بررسی میگرد و حتی شاید نیاز ببیند پرونده را برای تحقیقات دقیق تر به مرحله دادسرا ارسال نماید در نهایتت رای نهایی را صادر مینماید.

این رای از مرحله تجدید نظر در محل هایی دیگر قابلیت اعتراض دارد مثلا به حضور رئیس  قوه قضائیه  درصورتی که رای خلاف شرع و قانون باشد.

جرم سرقت از جرایمی است که با سوگند خوردن ثابت نمی شود.

اجرای این حد های سرقت که بالا بیان شد شرایطی دارد یا قابل تعلیق میباشد ؟

مطابق ماده ۲۰۰ قانون مجازات اسلامی در صورتی حد سرقت جاری می شود که شرایط زیرموجودباشد –

صاحب مال از سارق نزد قاضی شکایت کند.

صاحب مال پیش از شکایت سارق را نبخشیده باشد.

صاحب مال پیش از شکایت مال را به سارق نبخشیده باشد.

مال مسروق قبل از ثبوت جرم نزد قاضی ، از راه خرید و مانند آن به ملک سارق در نیاید.

سارق قبل از ثبوت جرم از این گناه توبه نکرده باشد.

تبصره – حد سرقت بعد از ثبوت جرم با توبه ساقط نمی شود و عفو سارق جایز نیست.

مجازات جرم سرقت - وکیل کیفری در مشهد
مجازات جرم سرقت – وکیل کیفری در مشهد

مراحل شکایت کیفری سرقت

  1. در صورتیکه قصد شکایت کیفری از فردی به جرم دزدی را داشته باشید میتوانید مراحل زیر را انجام دهید.
  2. شما میتوانید برای شکایت کیفری، با وکیل سرقت به صورت تلفنی مشورت کنید.
  3. به دلیل اینکه شکایت کیفری دزدی نیاز به تنظیم شکوائیه دارد، اگر اطلاعات کافی برای تنظیم شکوائیه ندارید میتوانید به صورت حضوری با وکیل سرقت مشورت کنید.
  4. شما میتوانید در صورتیکه تمایلی برای حضور در دادگاه و یا وقت کافی برای شکایت ندارید، به وکیل متخصص سرقت وکالت بدهید که شکایت را انجام دهد.
  5. در صورتیکه قصد داشتید تا وکیل شکایت دزدی را انجام دهد مدارک زیر را همراه داشته باشید.

مدارک لازم برای شکایت سرقت

  1. مدارک شناسایی از قبیل شناسنامه و کارت ملی.
  2. ارائه سند و یا مدرکی که نشان دهد سرقت صورت گرفته است.
  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

تمکین

تعریف تمکین

آنچه در عرف از مفهوم تمکین (به معنای خاص کلمه و در نظام خانواده) به ذهن متبادر می‌شود عبارت است از اطاعت خانم از خواسته‌های همسرش. البته این معنای عرفی از معنای لغوی و اصطلاحی هم دور نمانده است. مفهوم لغوی تمکین تن در دادن است.

ماده 1102 قانون مدنی:

تمکین را از وظایف زوجه در مقابل زوج پس از انعقاد عقد ازدواج و از آثاز روابط زوجیتدانسته است. تمکین یعنی زوجه در انجام وظایف زناشویی، سکونت در منزل مشترک که شوهر اختیار کردهو حسن معاشرت در تشیید مبانی خانواده از جمله تربیت فرزندان و نحوه معاشرت ها و … از شوهر اطاعتکند که در اصطلاح حقوقی به آن تمکین می گویند و انواعی دارد: تمکین عام و تمکین خاص. پس، تمکین در لغت به معنای پیروی و فرمانبرداری است اما در اصطلاح حقوقی یعنی انجام وظایفی که طبق قانون و شرع بر عهده زن می باشد.از آنجایی که تمکین در قانون از وظایف زن آمده، عدم تمکین باعث مجازات می باشد که مجازات آن نشوز زن است و نفقه ای به او تعلق نمی گیرد.

انواع تمکین

تمکین عام

همان اطاعت زن از شوهر در موارد کلی مثل تربیت فرزندان، نحوه معاشرت ها، محل سکونت، ترک نکردن منزل مشترک و… در کل هر اختلاف نظری که بین زن و شوهر باشد، به حکم ریاست مرد، زن باید تمکین عام و پیروی و اطاعت از شوهر کند.

تمکین عام

 

به طور خاص یعنی زن نیازهای جنسی شوهر را برطرفنماید.در هردو نوع از این تمکین ها باید توجه داشت که.

اولا) زن تا جایی که عذر یا مانع شرعی ، عرفی یا قانونی موجود نباشد باید تمکین کند. یعنی زن چه در وظایف عام خود و چه در برطرف کردن نیازهای جنسی شوهر چنانچه مانعی وجود داشته باشد، زن می تواند تمکین نکند و ناشزه هم محسوب نمی شود.

ثانیا) به طور متقابل مرد نیز وظایفی در مقابل زن دارد همان طور که در برخی منابع فقهی آمده که در صورتی کهمرد وظایف خود را انجام ندهد یا مخارج منزل را پرداخت نکند، حق امر و نهی ندارد  جواهرالکلام  و زن می تواندتمکین نکند. همچنین، مرد نیز متقابلا باید نیازهای جنسی زن را برطرف نماید. در صورتی که مرد وظایف خود رابه خوبی انجام ندهد، مصداق سوء معاشرت محسوب شده و در صورت عسر و حرج زن باعث حق طلاق زن می گردد.

تمکین

به محض اینکه پیمان ازدواج بسته می شود، زن و شوهر حقوق و تکالیفی نسبت به یکدیگر پیدا می کنند.اگرچه معمولاً نشوز فقط به نافرمانی زن از طریق عدم تمکین به شوهر اشاره دارد اما نافرمانی شوهر نیزدر نوشته‌های فقهی نشوز نامیده می‌شود هرچند اصطلاح تمکین در مورد شوهر استفاده نمی‌شود.

هنگامی هم که این وظیفه‌ناشناسی دوجانبه باشد آن را شقاق می‌نامند. صفایی و امامی، ص 130 اصولا تمکین برای زن و از حقوق مرد به شمار می رود چرا که در قوانین ایران، ریاست مرد بر خانواده پذیرفته شده است و برای اینکه این ریاست اجرا شود، در مقابل زن باید در انجام وظایفی چون تربیت فرزندان و … از مرد پیروی نماید.

نکته کلیدی درتمکین

تمکین به معنای تکالیفی است که زن بعد از ازدواج نسبت به شوهرش دارد و در مقبل مرد نیز وظایف و تکالیفی در مقابل همسرش دارد که باید انجام دهد،در صورتی که زن از انجام وظایفش سر باز زندنشوز نامیده می شود.

اثبات و شرایط عدم تمکین
اثبات و شرایط عدم تمکین

نحوه رسیدگی

رسیدگی به پرونده های خانوادگی از حساسیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است که هم هزینه بر و هم زمان بر است. گاها پرونده های خانوادگی  تا 8 سال نیز طول کشیده است چون فرایند مداومی است که به یک باره منجربه طلاق نمی شود. در مورد دعوای عدم تمکین مرد پس از اظهارنامه ایکه برای همسرش فرستاده اگر زن به عدم تمکین خود ادامه بدهد، مرد می تواند دادخواست الزام زوجه به تمکین را در دادگاه خانواده ثبت نماید.

پس از ثبت دادخواست و ابلاغ آن به طرفین، جلسه دادرسی آغاز می شود. برای این‌که زن نیز از این شکایت مطلع شود،باید نشانی دقیقی از محل سکونت فعلی زن به دادگاه ارائه شود تا برای زن اخطاریه جهت حضور در دادگاه ارسال شود. در مواردی که زن منزل مشترک را ترک کرده است، قاعدتا مرد نمی‌تواند نشانی منزل خود  یعنی همان منزل مشترک  را بدهد چون مرد می‌گوید همسرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.

پس از تشکیل جلسه دادرسی

پس از تشکیل جلسه دادرسی، مرد می تواند مدارک خود را که اثبات کننده عدم تمکین زن است، به قاضی بدهد. این مدارک می تواند اظهارنامه ای باشد که مرد ابتدائا برای زن فرستاده، شهادت شهود و … . سپس، قاضی از زن می خواهد که دفاعیات خود را مطرح نماید. چنانچه هیچ مانع شرعی و عقلی، قانونی یا عرفی برای تمکین زن وجود نداشته باشد.

قاضی ابتدائا حکم به الزام زن به تمکین می دهد و در صورت تکرار عدم تمکین، زن ناشزه شده و دیگر نفقه به او تعلق نمی گیرد. قانون مدنی در ماده ۱۱۰۸ به صراحت بیان می‌دارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.ضمن اینکه در صورت عدم تمکین زن، مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضای صدور حکم بر تجویز ازدواج مجدد نماید.

تمکین زن

البته برای تمکین زن مرد باید مقدمات و لوازم آن را از جمله مسکن مناسب و لوازم ضروری سکونت مهیا نماید و زن باید ضمن سکونت در منزل شوهر خود نسبت به ادای وظایف زناشویی اقدام کند.در صورتی که زن بتواند موانعی را برای عدم تمکین خود اثبات کند، ناشزه نخواهد شد و مرد محکوم به بی حقی می شود.

و در صورتی که مرد به وظایف خویش عمل نکند، در این‌صورت زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه الزام همسر را به انجام وظایف و تکالیف قانونی و شرعی خود درخواست کند. نشوز مرد، سوءِ معاشرت یا همان بدرفتاری تلقی می‌شود و می‌تواند از مصادیق عسر و حرج باشد و طبق قانون زن می‌تواند با طی مراحل قانونی، درخواست طلاق بدهد.

به دنبال وک|

مجازات عدم تمکین
عدم تمکین

نحوه اثبات عدم تمکین

چنانچه زن از مرد تمکین نکند، مرد می تواند با مراجعه به دادگاه الزام به تمکین زوجه را درخواست کند. قبل از این کار مرد می تواند اظهارنامه ای را پر کرده و برای زن بفرستد. این اظهارنامه بعدا می تواند اثبات کننده عدم تمکین زن باشد. مدارک دیگری نیز می تواند در این زمینه مورد تایید قاضی قرار بگیرد از جمله شهودی که عدم تمکینزن را شهادت می دهند. شکایت مرد از عدم تکمین زن یک دعوای خانوادگی است که در صورت اثبات منجر به نشوز زن شده و لازم نیستدیگر به زن نفقه بپردازد.

در مقابل چنانچه مرد منزل مشترک را ترک نماید یا نفقه را نپردازد و یا وظایف خود را انجام ندهد به طوری که مصداق سوء معاشرت باشد، زن می تواند با مراجعه به دادگاه الزام مرد یا حقوق مالی خود ازجمله مهریه و نفقه خود یا نفقه فرزندان را مطالبه نماید.حتی در مواردی که توانایی مالی مرد اثبات شود، عدمپرداخت نفقه از سوی مرد جرم محسوب شده و زن می تواند شکایت کیفری نماید تا مرد زندانی شود.

موانع

زن در صورتی که موانعی باشد، می تواند تمکین نکند- چه عام و چه خاص- و ناشزه هم محسوب نمی شود.

این موانع به چند دسته تقسیم می شوند

1- موانع مربوط به سکونت در منزل مشترک

 ماده 1115 قانون مدنی می گوید: اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند منزل علیحده جداگانه اختیار کند ، در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم به بازگشت زن به منزل شوهر را نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل معذور باشد. نفقه به عهده شوهرش خواهد بود. بنابراین، اگر زن در منزل مشترک خطری او را تهدید نماید، می تواند جداگانه زندگی کند بدون اینکه نفقه ی او قطع شود. البته باید از طریق دادگاه اقدام کرده و ضرر را اثبات نماید.

اگر مطابق ماده 1114 قانون مدنی حق سکونت و تعیین منزل مشترک به زوجه داده شده باشد، شوهر درهمان منزل با همسر خود زندگی خواهد کرد زوجه نیز موظف به اطاعت از شوهر خود و ادای سایر وظایف زوجیت در همان منزل می باشد. یعنی دیگر زن وظیفه ای ندارد که به محلی که مرد تعیین می کند، برود مرد وظیفه دارد تا منزل مطابق با شان زوجه تهیه نماید. چنانچه مرد این وظیفه را نتواند انجام بدهد، زن تکلیفی به حضور در منزل مشترک ندارد. مانند انکه شوهر زن خود را که شایسته داشتن خانه مستقلی هست به اطاقی که در کاروانسرا است یا اطاق کرایه نشینی ببرد یا منزل در ناحیه غیر متناسب با شئون زن انتخاب کند .

2- موانع مربوط به ترک منزل

1- هر گاه زن برای انجام تکلیف مذهبی واجب، از شوهر اجازه بیرون رفتن بخواهد اما شوهر اجازه ندهد زن می تواند خارج شود و این امر موجب نشوز او نمی شود مانند آنکه زن متطیع شود و بخواهد به حج برود و یا به حمام برای ادای نماز های واجب برود

هرگاه پزشک خروج زن را از منزل برای مداوا لازم بداند و شوهر اجازه ندهد ، زن می تواند خارج گردد و باعث نمی شود که زن ناشزه شود مانند آنکه زن مبتلا به بیماری گردد که برای مداوا باید به بیمارستان یا خارج از کشور برود مرد نمی تواند خارج از عرف زن را از دیدار خانواده اش محروم کند.

3- موانع مربوط به تمکین خاص

تمکین خاص یعنی برطرف کردن نیازهای جنسی که در صورت عدم تمکین زن، زن ناشزه محسوب می شود اما گاهی علت هایی وجود دارد که زن را از تمکین معاف می کند. از جمله این موانع اینها هستند:

 1- حق حبس

ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی در این مورد گفته است: زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود. حق حبس یعنی زوجه از زمانی که باکره است، می تواند تمکین خاص در مقابل شوهر نداشته باشد و ابتدا درخواست حقوق مالی خود از جمله مهریه را کند.

حق حبس فقط مربوط به تمکین خاص است و زن باید وظایف دیگری که در مقابل شوهر دارد مثل سکونت در منزل مشترک و .. را انجام دهد. این فرض مربوط به زمانی که زن و مرد ازدواج کرده اند اما زوجه همچنان باکره است، پس می تواند تا زمانی که تمام مهریه به او پرداخت نشده رابطه ی جنسی با شوهر برقرار نکند. حتی اگر دادگاه پرداخت مهر را قسط بندی کند، تا آخرین قسط پرداخت نشده، زن می تواند تمکین خاص نکند بدون اینکه نفقه را از دست بدهد. البته این حق با اولین رابطه جنسی بین زوجه و شوهر از بین می رود.

2- روابط زناشویی

1-  عادت ماهیانه زن که از عذرهای شرعی برای تمکین خاص محسوب می شود.

2- اگر رابطه جنسی، آسیب جسمانی برای زن به همراه داشته باشد.

3- اگر شوهر از زن بخواهد که زن با فرد دیگری غیر از خودش(شوهر) رابطه جنسی داشته باشد اعم از اینکه آن فرد مرد باشد یا زن. در این صورت اگر زن بتواند این درخواست مرد را اثبات کند، مجازات کیفری هم برای مرد خواهد داشت.

4- اگر شوهر بخواهد که زن برای تحریک او صحبت های جنسی و تحریک آمیز از طریق تلفن یا پیامک یا گفتگوی مستقیم یا هر راه دیگری با نفر سومی داشته باشد.

5- اگر شوهر رابطه ی معقدی بخواهد اما زن راضی نباشد.

6- اگر شوهر بخواهد که نفر سومی اعم از زن یا مرد در رابطه ی جنسیشان شریک باشد.

7- اگر مرد براساس اختلالات جنسی مثل سادیسم جنسی، ضرب و شتم هنگام رابطه یا … درخواست های جنسی از زن داشته باشد.در همه ی موارد زن می تواند تمکین نکند در عین حال که ناشزه نمی شود و نفقه اش قطع نمی گردد.

مفهوم عدم تمکین

هرگاه زن همسرش را تمکین نکند و در اصطلاح حقوقی ناشزه شود، همسر می‌تواند به دادگاه و محکمه حقوقی مراجعه کند و الزام زن را به تمکین خواستار شود. به علاوه، زن نمی‌تواند در مدتی که تمکین نمی‌کند از همسر خود طلب نفقه‌ داشته باشد.

به عبارت دیگر اگر زن بدون هیچ‌گونه مانع شرعی از انجام وظایف و تکالیف زوجیت امتناع کند. استحقاق خود را برای دریافت نفقه از دست می‌دهد. بنابراین اگر زن برای عدم اطاعت از خواسته‌های مشروع همسر خویش، عذر موجه و قانونی داشته باشد نفقه به او تعلق خواهد گرفت. به عنوان نمونه وضعیتی را تصور کنید که زن به علت خطری که از جانب همسرش متوجه اوست مثلا شوهر دچار ناراحتی روحی و عصبی است از ماندن در خانه‌ی همسر امتناع می‌کند. در این صورت نمی‌توان منکرِ تعلقِ حقِ نفقه به آن زن شد.

نتیجه‌ عدم تمکین موارد زیر است

  1. عدم استحقاق زن نسبت به نفقه (مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)
  2. کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه (مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۳)
    بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.
  3. امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد.

البته در کلیه ی موارد فوق اقدام شوهر بایستی مسبوق به سابقه اثبات عدم تمکین زن باشد. قاعدتا اول مرد دادخواست تمکین به دادگاه می دهد و چنانکه دادگاه زن را به تمکین محکوم نماید و عدم تمکین جایز نیست و حکم قطعی شود مرد می تواند از این حکم برای طرح دعاوی دیگر یعنی، طلاق، کسب اجازه ازدواج مجدد سود جوید. چنانچه مرد بخواهد زنش را طلاق دهد بایستی مهریه او را بپردازد، اما سایر حقوق مانند نفقه، نصف اموال مرد و … به زن تعلق نمی گیرد.

نشوز شوهر یا عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب وی نیز دارای ضمانت اجرای حقوقی است و زن می تواند با مراجعه به دادگاه الزام شوهر را به انجام وظیفه درخواست نماید. به علاوه نشوز شوهر سوء معاشرت به شمار می آید و اگر مصادیق عسر و حرج باشد، زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند.

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

سفته

سفته چیست؟

 

سَفتِه یا فَتهٔ طَلَب سندی تجاری است که بر اساس آن شخصی (صادرکننده سفته) تعهد می‌کند مبلغ معینی را در زمان معین یا عندالمطالبه به دیگری (گیرنده سفته) بپردازد.

سفته تا حداکثر اعتبار بیست میلیون ریال

سفته به علت خطرات نقل و انتقال پول و توسعه تجارت بین‌الملل بین بازرگانان رواج یافت. امروزه از سفته به عنوان یک وسیله اعتباری در سرمایه‌گذاری‌های کوتاه مدت در واحدهای تولیدی، صنعتی، تجارتی و خدماتی استفاده می‌شود.

 

سفته در لغت به معنای چیزی است که از کسی عاریه یا قرض یا در عوض چیزی بگیرند تا در شهر دیگر پس دهند.

 

سفته نامی است که حتما بار‌ها و بار‌ها آن را شنیده اید و حتما بار‌ها به بهانه گرفتن وام یا ضمانت از آن استفاده کرده اید.

حتما دیده اید که سفته را در گوشه گوشه شهر در هر دکه روزنامه فروشی که بساط سیگار، سیمکارت اعتباری، شارژ موبایل و کارت اینترنت را پهن کرده است، می‌فروشند و این عبارت را که سفته موجود است خیلی جا‌ها دیده اید و لابد پیش خود فکر کرده اید که عجب، سفته چه وسیله خوبی است که هرکس می‌تواند هرگاه اراده کند، آن را مثل نقل و نبات بخرد و کارش را راه بیندازد. و بعد حتما به این مساله فکر کرده اید که سفته در مقابل چک، با سختی‌هایی که برای گرفتنش از سیستم بانکی دارد، چقدر به دردبخور است.

نحوه نوشتن سفته

مطالب که ضروری است در متن سفته نوشته شود در ماده 308 قانون تجارت بیان گردیده که از آن جمله عبارتند :

امضا یا مهر طلبکار

تاریخ تنظیم و تحریر سفته

مبلغی که باید تادیه شود با تمام حروف

گیرنده وجه یا به حواله کرد وی

 

کاربرد سفته

وسیله پرداخت کالا برای معاملات غیرنقدی

سند پرداخت دین

بانک ها برای تضمین پرداخت وام از وام گیرنده، سفته می گیرند.

شرکت ها گاها از کارگران یا پیمانکارها برای تضمین انجام تعهد سفته می گیرند.

اجزای سفته

به موجب ماده ۳۰۸ قانون تجارت، سفته علاوه بر امضاء یا مهر، باید دارای تاریخ و متضمن مراتب ذیل باشد: مبلغی که باید تادیه شود با تمام حروف، نام گیرنده وجه و تاریخ پرداخت باید در سفته مشخص باشد. پس طبق ماده ۳۰۸ قانون تجارت، سفته علاوه بر مهر یا امضاء باید دارای تاریخ باشد و علاوه بر این، طبق بند یک همین ماده، تعیین مبلغی که باید پرداخت شود، با تمام حروف ضروری است.

نام و نام خانوادگی گیرنده وجه، تاریخ پرداخت وجه، علاوه بر این‌ها، نوشتن نام خانوادگی صادرکننده، اقامتگاه وی و محل پرداخت سفته نیز ضروری است.

در صورتی که سفته برای شخص معینی صادر شود، نام و نام خانوادگی او در سفته آورده می‌شود، در غیر این صورت به جای نام او نوشته می‌شود در وجه حامل.

|

وکیل مطالبه وجه سفته
وکیل مطالبه وجه سفته

سفته بدون نام

سفته بدون نام، حالتی دیگر از نحوه تنظیم سفته است. در این حالت، در تنظیم سند این امکان وجود دارد که بدهکار، سفته‌ای را که صادر می‌کند، بدون ذکر نام طلبکار به وی بدهد که در این صورت فرد می‌تواند یا خودش برای گرفتن در سررسید اقدام یا این که آن را به دیگری حواله بدهد.

عبارت حواله کرد در سفته به شخص دارنده این اختیار را می‌دهد که بتواند سفته را به دیگری منتقل کند، ولی اگر حواله کرد، خط خورده شود، دارنده سفته نمی‌تواند آن را به دیگری انتقال دهد و تنها خود وی برای وصول آن اقدام کند، علاوه بر آن که می‌تواند با پشت نویسی آن را به شخص دیگری انتقال دهد.

نحوه پشت نویسی سفته

پشت نویسی سفته مانند چک برای انتقال سفته به دیگری یا وصول وجه آن است. اگر پشت نویسی برای انتقال باشد، دارنده جدید سفته دارای تمام حقوق و مزایایی می‌شود که به آن سند تعلق دارد.

انتقال سفته با امضای دارنده آن صورت می‌گیرد. همچنین دارنده سفته می‌تواند برای وصول وجه آن به دیگری وکالت دهد که در این صورت باید وکالت برای وصول قید شود.

سقف سفته

هر برگ سفته، سقف خاصی برای تعهد کردن دارد، مثلا اگر روی سفته‌ای درج شده باشد ده میلیون ریال یعنی آن سفته حداکثر برای تعهد یک میلیون تومان دارای اعتبار است و با آن نمی‌توان به پرداخت بیش از یک میلیون تومان تعهد کرد.

 

تعهدات مربوط به امضای سفته

اگر متعهد سفته در سررسید از پرداخت مبلغ مندرج در آن امتناع کند، دارنده سفته مکلف است به موجب نوشته‌ای که واخواست یا اعتراض عدم تادیه نامیده می‌شود، ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ وعده سفته اعتراض خود را اعلام کند که برای واخواست به مجتمع قضایی مراجعه و نسبت به تنظیم و ارسال آن برای صادرکننده سفته اقدام می‌کند و از تاریخ واخواست ظرف مدت یک سال برای کسی که سفته را در ایران صادر کرده و مدت ۲ سال برای کسانی که سفته را در خارج از ایران صادر کرده اند، طبق مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون تجارت اقامه دعوی کند.

در صورتی که دارنده سفته به تکالیف قانونی خود اقدام نکند، حق اقامه دعوی علیه پشت نویس، ضامن پشت نویس را ندارد و از امتیازات اسناد تجاری بهره مند نمی‌شود.

سفته تضمینی چیست؟ وچه نکاتی را هنگام تحویل سفته به کارفرما باید رعایت کرد؟

اغلب دیده می‌شود کارفرمایان به سبب در اختیار گذاشتن اموال شرکت و یا جهت ضمانت حسن انجام کار کارمند و یا کارگر خود، از ایشان سفته‌ای بابت ضمانت دریافت می‌کنند.

لذا کارگر یا کارمند باید نکات زیر را در هنگام تحویل سفته به کارفرما در نظر داشته باشد تا موجبات سو‌ استفاده احتمالی از سوی کارفرما فراهم نگردد:

  • اگر دریافت سفته تضمینی برای حسن انجام کار باشد حتما باید این موضوع ذکر شود که این سفته تنها برای حسن انجام کار است
  • دقت کنید حتما شماره سفته در قرارداد ذکر شده باشد و اگر قرارداد نیز دارای شماره باشد آن نیز بر روی سفته نوشته شود.
  • همچنین هیچگاه سفته را سفید امضا نکنید و حتما در وجه شرکت تنظیم گردد.
  •  

راه‌های وصول سفته

برای وصول وجه سفته از ۲ طریق می‌توان اقدام کرد:

از طریق اجرای اسناد رسمی: چون سفته از اسناد لازم الاجراست، در صورتی که دارنده به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد، می‌تواند علیه صادرکننده، پشت نویس و ضامن به اجرای اسناد رسمی واقع در اداره ثبت مراجعه و تقاضای توقیف اموال بلامعارض اشخاص فوق و وصول طلب خود را کند.

از طریق مراجع قضایی دادگستری: دارنده سفته با تقدیم دادخواست حقوقی علیه یک یا تمام مسوولان سند تجاری اقامه دعوی می‌کند و در صورتی که به محکومیت قطعی صادرکننده منجر شود و اگر اموالی از محکوم تحصیل نشود، می‌تواند به استناد قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی تقاضای بازداشت شخص محکوم را کند.

سفته چه مزایایی برای دارنده دارد؟

تصور کنید شخص الف پس از مهر و امضای سفته، آن را به نفع شخص ب صادر ‌‌می‌کند. شخص ب نیز پس از امضاکردن پشت آن، سند را به شخص ج واگذار ‌‌می‌کند و شخص ج نیز پس از امضا آن را به شخص د انتقال ‌‌می‌دهد و بر طبق روال قبل، شخص د نیز با امضا کردن پشت سفته آن را به شما ‌‌می‌دهد. در این صورت شما که در حال حاضر به عنوان مالک نهایی سفته هستید.

میتوانید وجه مندرج در آن را از تما‌‌می‌افراد قبلی از جمله  صادرکننده یا همان شخص الف و سایر ظهرنویسان(ب،ج و د) اخذ نمایید. البته این نکته را به خاطر داشته باشید که شما ‌‌‌نمی‌توانید از هرکدام از این افراد یک بار کل مبلغ را دریافت کنید.! بلکه ‌‌می‌توانید در مجموع یک مرتبه کل مبلغ قید شده در سفته را از آنها بگیرید و وجه قید شده را وصول کنید. لازم به ذکر ‌‌می‌باشد که این ویژگی و مزیت در موارد عادی انتقال طلب وجود ندارد. به این ویژگی مسئولیت تضامنی مسئولان سفته گفته ‌‌می‌شود.

نکات ضروری و لازم برای برخورداری از مزایای سفته

در صورتی که سفته‌‌‌ای در دست دارید و ‌‌می‌خواهید از مزایای مختلف آن اعم از: تامین خواسته و مسئولیت تضامنی بهره مند شوید، باید بدانید که برای رسیدن به این گونه مزایا تنها دراختیار داشتن این سند تجاری کفایت ‌‌‌نمی‌کند. در شرایط این چنینی برای شما تکالیفی در نظر گرفته شده است که این تکالیف عبارتند از:

در حداکثر ۱۰ روز از سررسیدی که در سفته به منظور پرداخت قید شده است باید به مرجع ثبت واخواست دادگستری بروید و نسبت به عدم تادیه اعتراض خود را اعلام نمایید. برای ثبت این اعتراض باید نوشته‌‌‌ای تحت عنوان واخواست عدم تادیه تهیه شود. در صورتی که سند تجاری مزبور سررسید معین ندارد و عندالمطالبه است، باید حداکثر تا یک سال پس از صدور آن نسبت به وصول طلب اقدام کرد. لازم به ذکر ‌‌می‌باشد که این کار با ارسال اظهارنامه امکان پذیر خواهد بود.

اگر برای وصول وجه مورد نظر از اظهارنامه استفاده کرده اید، باید منتظر ابلاغ آن بمانید. زیرا تاریخ ابلاغ اظهارنامه به عنوان تاریخ سررسید ومطالبه به حساب ‌‌می‌آید. پس از ابلاغ اظهارنامه شما حداکثر تا ۱۰ روز فرصت خواهید داشت تا نسبت به ثبت واخواست عدم تادیه اقدام نمایید.

پس از ثبت واخواست عدم تادیه ‌‌می‌توانید با مراجعه به مراجع ذی صلاح، تقاضای تامین خواسته کنید. در صورتی که پیش از تقاضای تامین خواسته، دعوای مطالبه وجه را اعلام نکرده اید باید حداکثر تا ۱۰ روز پس از صدور قرار، دعوای مذکور را طرح نمایید. در غیر این صورت شاید از اموال توقیف شده، رفع توقیف شود.

مجازات سفته

سفته در حقوق ایران ماهیت مدنی دارد و از بحث کیفری خارج است و صادرکننده مسئولیت کیفری ندارد. برای مطالبه وجه سفته در صورتی که دارنده سفته بخواهد بدواً توقیف اموال صادرکننده را دریافت کـننده مستلزم واخواست می بـاشد و باید سفـته را از طریق بانـک واخواسـت کند تا بتواند بدواً توقیف اموال یا تأمـین خواسته بگیرد. در غیر اینصورت باید به عنوان سند عادی درخواست مطالبه وجه انجام شود و پس از دریافت حکم قطعی در مرحلة اجرا توقیف مال انجام شود.

پس از اقامه دعوا، دادگاه چه نقشی دارد؟

پس از اقامهی دعوا دادگاه موظف است به محض تقاضای دارندهی سفته که به علت عدم پرداخت مبلغ سفته اعتراض کرده بود، معادل وجه سفته را از اموال کسی که دعوا علیه او طرح شده است. به عنوان تأمین توقیف کند. چنین تأمین خواستهای نیازمند ارائهی دلیل و توجیه از سوی دارندهی سفته نیست و دارندهی سفته میتواند به هنگام اقامهی دعوا در دادخواستی که تنظیم نموده است تقاضای توقیف اموال خوانده را نیز مطرح کند.

با توقیف این مال برای طلبکار دارندهی سفته این اطمینان را به وجود میآید که در صورت محکومیت بدهکار، میتواند از محل فروش مال توقیف شده طلب خود را وصول کند و بدهکار فرصتی برای مخفی کردن یا فروختن اموال خود نخواهد داشت.

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

مواد مخدر

مواد مخدر چیست؟

مواد مخدر به هر ماده خالص یا ترکیب شده ای اطلاق می شود که باعث اعتیاد و وابستگی افراد می شود.

تأثیر  موادمخدر بر سیستم عصبی و سایر سیستم های بدن بسیار مهلک و مخرب است و در صورتی که فرد معتاد به شکل مرتب و مداوم از آنها  استفاده نکند دچار درد، تنش های شدید عصبی، اختلال در دستگاه گوارش و … می گردد.

بدیهی است باتوجه به آثار زیانبار موادمخدر بر روی بدن انسان تقریبا در همه کشورها تولید، نگهداری و فروش ماده مخدر خلاف قانون و جرم محسوب می‌شود.

مواد مخدر با توجه به شیوه مصرف و تأثیر آن در فرد معتاد نیز دسته بندی می شود.

 تقسیم‌بندی جرایم مرتبط با مواد مخدر

الف – جرم واردکردن انواع مواد مخدر و روان‌گردان:

همین‌که مواد مذکور با هر وسیله‌ای از خارج از کشور به داخل کشور منتقل شود، جرم است.

ب- جرم ارسال مواد مخدر و روان‌گردان

عبارت است از فرستادن مواد مخدر، از نقطه‌ای به نقطه دیگر، مانند پست کردن مواد مخدر در داخل کشور.

پ- جرم صادر کردن مواد مخدر و روان‌گردان

عبارت است از خارج کردن مواد مخدر از مرزهای زمینی، دریایی و هوایی کشور.

ت- جرم ترانزیت مواد مخدر و روان‌گردان:

ترانزیت در لغت به معنای عبور و گذر ترجمه‌شده است. در قانون مبارزه با مواد مخدر، به معنی ممنوع بودن ترانزیت مواد مخدر است. یعنی حتی اگر قصد واردکننده مواد مخدر به داخل کشور عبور دادن از کشور و انتقال به کشورهای دیگر باشد، بازهم عمل وی جرم محسوب می‌شود.

ث- جرایم تولید یا ساخت انواع مواد مخدر و روان‌گردان

تنها کاشت محصولات برای به‌دست آوردن ماده مخدر کافی نیست، بلکه یک‌رشته عملیات و اقدامات لازم است تا محصول، عنوان ماده مخدر خاصی پیدا کند و آماده مصرف شود. این مراحل عملیات را که منتج به مواد مخدر گوناگون می‌شود، تولید و ساخت مواد مخدر می‌گویند.

ج- حمل مواد مخدر

این جرم عبارت است از هرگونه عملی که موجب نقل‌وانتقال مواد مخدر از نقطه‌ای به نقطه دیگر شود که گاهی با متوسط خود شخص و گاهی باواسطه است.

چ- جرم نگهداری مواد مخدر

نگهداری به معنای در اختیار داشتن است، خواه نزد خود شخص و یا در جا و مکان معینی دیگر.

ح- جرم اخفای مواد مخدر و روان‌گردان

اخفا به معنای پنهان کردن و ازنظرها دور کردن است.

خ- جرم خرید مواد مخدر و روان‌گردان

یعنی به‌دقت آوردن مواد مخدر، در قبال پرداخت وجه یا هر مال دیگری که بر اساس عرف، عنوان مال بر آن صدق می‌کند. منظور از خرید، معنا و مفهوم عرفی آن است، نه اصطلاح حقوقی. همین‌که شخص می‌داند چه چیزی می‌خرد و در مقابل آن وجه یا مالی پرداخت می‌کند، جرم خرید تحقق پیداکرده است.

د- جرم فروش مواد مخدر و روان‌گردان

این جرم عبارت است از انتقال مواد مخدر به دیگری، در قبال دریافت وجه یا مالی دیگر. برای تحقق فروش به‌طور مستقیم باید مواد مخدر را تصرف کند و از مالکیت شخص فروشنده خارج شود و در اختیار دیگری قرار داده شود؛ بنابراین اگر کسی مواد مخدری را به‌قصد فروش و برای پیدا کردن مشتری نگهداری کند، اقدام او مادام که مواد مخدر را به دیگری منتقل نکرده است، فروش نخواهد بود.

ذ- جرم در معرض فروش قرار دادن مواد مخدر و روان‌گردان

این جرم زمانی است که متهم، مواد مخدر را برای فروش به دیگران عرضه می‌کند؛ بنابراین، یک مرحله فراتر از نگهداری و یک مرحله پایین‌تر از فروش قرار می‌گیرد.

ر- جرم توزیع مواد مخدر و روان‌گردان

اگر شخص، مواد مخدر را به دیگران منتقل کند و در مقابل آن وجهی دریافت کند، عمل وی فروش خواهد بود، در غیراین‌صورت توزیع بر آن صدق می‌کند.

ز- جرم واردکردن مواد مخدر به محل نگهداری معتادان

منظور قانونگذار از واردکردن مواد به داخل زندان یا بازداشتگاه یا اردوگاه بازپروری، ورود مواد به داخل محدوده حفاظتی زندان و اردوگاه است.

س- جرم استعمال مواد مخدر و اعتیاد به آن

منظور از استعمال مواد مخدر، هرگونه عملی است که منتهی به ورود مواد مخدر به بدن می‌شود.

به نقل از سازمان قضایی نیروهای مسلح، ماده مخدر نامی عمومی برای انواع مختلفی از داروها و ترکیبات طبیعی و شیمیایی است که اغلب به دلیل احتمال ایجاد وابستگی به مصرف، جزو مواد اعتیادآور طبقه‌بندی‌شده و معمولاً خریدوفروش آن‌ها ممنوع است.

جرم مواد مخدر روانگردان

مجازات‌های مربوط به حمل‌ونقل مواد مخدر

همان‌طور که گفتیم دو دسته‌ی پیش‌گفته از انواع مواد مخدر مشمول مجازات‌های متفاوتی هستند. در ماده‌ی ۴ از قانون مواد مخدر آمده است که هرکس بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره، سوخته و تفاله‌ی تریاک را صادر، وارد، ارسال یا حمل کند:

  • از یک تا پنجاه گرم، تا چهار میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق به‌عنوان مجازات برای او تعیین می‌شود.
  • برای بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم، از چهار میلیون تا پنجاه میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و بیست تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و در صورتی که دادگاه لازم بداند تا سه سال حبس در انتظار اوست.
  • برای بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم، از پنجاه میلیون تا دویست میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و سه تا پانزده سال حبس.
  • و در نهایت اگر بیش از ۵ کیلوگرم باشد مشمول مجازات اعدام است.
ماده‌ی ۸ نیز وارد کردن، صادر کردن و حمل کردن هروئین، مرفین، کوکائین، ال.اس.دی، آکستاسی، شیشه را تا پنج سانتی گرم مشمول پانصدهزار ریال تا یک میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و بیست تا پنجاه ضربه شلاق می‌داند.
همچنین برای بیش از پنج سانتی گرم تا یک گرم، از دو میلیون تا شش میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و سی تا هفتاد ضربه شلاق، بیش از یک گرم تا چهار گرم، از هشت میلیون تا بیست میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و دو تا پنج سال حبس و سی تا هفتاد ضربه شلاق، بیش از چهار گرم تا پانزده گرم، از بیست میلیون تا چهل میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و پنج تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.
بیش از پانزده گرم تا سی گرم، از چهل میلیون تا شصت میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و نهایتا اگر بیش از سی گرم باشد مشمول اعدام می‌داند.

چه مجازاتی برای مواد مخدر تعیین‌شده است؟

۱- کشت شاهدانه برای تولید مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیر دارویی و نیز کشت خشخاش یا کوکا:

بار اول، ده تا صد میلیون ریال جریمه نقدی.
بار دوم، پنجاه تا پانصد میلیون ریال جریمه نقدی و سی تا هفتاد ضربه شلاق.
بار سوم، صد میلیون تا یک میلیارد ریال جریمه نقدی و یک تا هفتاد ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبس.
بار چهارم، اعدام.

2- نگهداری، مخفی کردن و یا حمل بذر یا گرز خشخاش یا بذر یا برگ کوکا و یا بذر شاهدانه:

یک میلیون تا 30 میلیون ریال جریمه نقدی و یک تا هفتاد ضربه شلاق در مورد بذر شاهدانه، باید قصد تولید مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی از آن‌ها احراز شود.

3- وارد یا نحوی صادر یا ارسال کردن یا تولید، ساخت، توزیع یا فروش یا در معرض فروش قرار دادن بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره، سوخته، تفاله تریاک و یا دیگر مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی:

  • تا پنجاه گرم تا چهار میلیون ریال جریمه نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق.
  • بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم، از چهار میلیون تا پنجاه میلیون ریال جریمه نقدی و بیست تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و درصورتی‌که دادگاه لازم بداند تا سه سال حبس.
  • بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم، از پنجاه میلیون ریال تا دویست میلیون ریال جریمه نقدی و پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و سه تا پانزده سال‌حبس.
  • بیش از پنج کیلوگرم، اعدام و مصادره اموال ناشی از همان جرم.

۴-خرید، نگهداری، مخفی یا حمل تریاک و دیگر مواد مذکور در ماده قبلی:

  • تا پنجاه گرم تا سه میلیون ریال جریمه نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق.
  • بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم، پنج تا پانزده میلیون ریال جریمه نقدی و ده تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.
  • بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم، پانزده میلیون تا شصت میلیون ریال جریمه نقدی و چهل تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبس.
  • بیش از پنج کیلوگرم تا بیست کیلوگرم، شصت تا دویست میلیون ریال جریمه نقدی و پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و پنج تا ده سال حبس و درصورت تکرار برای بار دوم، علاوه بر مجازات‌های مذکور، به‌جای جریمه، مصادره اموال ناشی از همان جرم و برای بار سوم، اعدام و مصادره اموال ناشی از همان جرم.

۵- معد ساختن یا مورد استفاده قرار دادن واحد صنعتی، تجاری، خدماتی و یا محل مسکونی خود برای انبار کردن، تولید و یا توزیع مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی یا بدین‌منظور آن‌ها را در اختیار دیگری دادن:

لغو موافقت اصولی و پروانه بهره‌برداری واحد صنعتی یا جواز کسب واحد تجاری و خدماتی مربوط و ضبط واحد یا واحدهای مذکور در این ماده به نفع دولت.

۶- دایر و یا اداره کردن مکانی به‌منظور استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی:

پنج میلیون تا ده میلیون ریال جریمه نقدی و بیست تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و یک تا دو سال حبس و انفصال دائم از خدمات دولتی. مجازات تکرار این جرم، دو تا چهار برابر مجازات بار اول خواهد بود و درصورتی که مکان مذکور در این ماده واحد تولیدی یا تجاری و یا خدماتی باشد علاوه بر مجازات مقرر در این ماده، موافقت اصولی و پروانه بهره‌برداری واحد تولیدی و نیز پروانه کسب واحد تجاری و خدماتی مربوط به مدت یک سال از اعتبار می‌افتد و در صورت تکرار جرم، واحد مذکور به‌نفع دولت ضبط می‌شود.

به دنبال وکیل هستید؟|

قانون مبارزه با مواد مخدر - وکیل دعاوی مواد مخدر
قانون مبارزه با مواد مخدر – وکیل جرایم مواد مخدر

 مجازات معتادان

۱-معتادانی که اعتیاد را ترک یا درمان نکنند مجرمند و معتادان به مواد مخدر و روان‌گردان و متجاهر به اعتیاد و متخلف از تکالیف ناظر بر ترک اعتیاد به حبس از نود و یک روز تا شش‌ماه مجازات می‌شوند.

استعمال مواد مخدر توسط افراد غیر معتاد.
استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان‌های صنعتی غیردارویی توسط افراد غیرمتعاد جرم است و این افراد به بیست تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و یک میلیون تا پنج میلیون ریال جزای نقدی و یا به پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و دو تا ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شوند.

مجازات پناه یا فراری دادن به معتاد تحت تعقیب

پناه یا فرار دادن متهم موضوع این قانون که تحت تعقیب یا در حین دستگیری است یا همکاری در پناه دادن یا فرار دادن او:

  1. در هر مورد، شخص به یک پنجم تا یک دوم مجازات جرمی که متهم به آن را فرار یا پناه داده است محکوم می‌شود.
  2. در مورد حبس ابد و اعدام مرتکب به ترتیب به چهار تا ده سال حبس و ده تا پانزده سال حبس و از سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم می‌شود.
  3. درصورتی‌که مرتکب از مأموران انتظامی و یا مأموران زندان و یا از مأموران قضایی باشد، علاوه بر مجازات مذکور، از خدمات دولتی نیز منفصل می‌شود.
 قانون جدید مبارزه با مواد مخدر - وکیل جرم مواد مخدر
قانون جدید مبارزه با مواد مخدر – وکیل جرم مواد مخدر

مجازات جدید در حوزه‌ی مواد مخدر

ماده‌ی واحده‌ی جدید با عنوان قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر به تصویب رسید. در شرح ابتدایی این مصوبه آمده است که: یک ماده به‌عنوان ماده‌ی (۴۵) به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۶۷/۸/۳ و اصلاحات آن الحاق و شماره‌ی ماده‌ی (۴۵) قانون به ماده‌ی (۴۶) اصلاح می‌گردد.

این قانون در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۶ به تأیید شورای نگهبان رسید، سپس برای اجرا توسط رئیس جمهور ابلاغ شد. در این قانون مجازات گسترده‌ی اعدام مصوب ۱۳۷۶ تعدیل شد؛ بدین ترتیب مجرمانی که در قانون مواد مخدر مشمول اعدام هستند در قانون جدید صرفا با وجود شرایط مقرر مشمول این مجازات خواهند بود.

وجود هرکدام از شرایط زیر موجب مجازات اعدام خواهد بود:

  • مواردی که مباشر جرم یا حداقل یکی از شرکا حین ارتکاب جرم سلاح کشیده یا به قصد مقابله با مأموران، سلاح گرم یا شکاری به همراه داشته باشند؛
  • درصورتی‌که مرتکب نقش سردستگی یا پشتیبان مالی یا سرمایه‌گذار را داشته یا از اطفال و نوجوانان کمتر از هجده سال یا مجانین برای ارتکاب جرم استفاده کرده باشد؛
  • مواردی‌ که مرتکب به علت ارتکاب جرایم موضوع این قانون، سابقه‌ی محکومیت قطعی اعدام یا حبس ابد یا حبس بیش از پانزده سال داشته باشد.
در انتها میزان مواد مخدر حمل شده، صادر و وارد شده برای اعمال مجازات اعدام، که در قانون قبل برای تریاک و بنگ و چرس و حشیش حداقل ۵ کیلو گرم تعیین شده بود در حال حاضر تا حداقل ۵۰ کیلوگرم افزایش یافته است. در مورد مواد روانگردان صنعتی غیردارویی شامل هروئین، مرفین، کوکائین و … در حال حاضر مجازات اعدام در این موارد برای ساخت، تولید، توزیع، صدور، ارسال، خرید یا نگهداری، مخفی یا حمل کردن از ۳۰ گرم تا حداقل ۲ کیلو گرم و ۳ کیلو گرم افزایش یافته است.
انتقادات فراوان در مورد ناکارآمدی این قانون و هزینه‌های بسیاری که این اعدام‌ها در سطوح ملی و بین‌المللی در پی داشت موجب شد قانون مبارزه با مواد مخدر در این مورد تعدیل شود. امید است در کنار این قوانین، نهادهای پیشگیری‌کننده و زمینه‌ساز بسترهای اقتصادی مناسب به‌منظور جلوگیری از وقوع این طیف از جرایم تأسیس شود.
  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

طلاق

طلاق چیست ؟

معنی لغوی طلاق چیست کلمه طلاق در لغت به معنی رها شدن و جدا شدن است و طلاق در اصطلاح به معنی پایان دادن به رابطه زناشویی است.

حال این پایان دادن ممکن است با توافق طرفین باشد که به آن طلاق توافقی می گویند.

و یا اینکه ممکن است به درخواست یکی از زوجین یعنی به درخواست زن یا مرد باشد که به آن طلاق یک طرفه می گویند.

طلاق با فسخ ازدواج متفاوت است. فسخ ازدواج به معنای این است که ازدواج صورت گرفته از ابتدا باطل و بی‌اعتبار بوده‌است. شیوهٔ انجام طلاق در قوانین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است اما در اغلب کشورها نیاز به تأیید یک دادگاه یا مرجع رسمی حقوقی وجود دارد. مذاهب مختلف نیز رویکردهای متفاوتی به طلاق دارند. طلاق در اسلام به اختیار شوهر انجام می‌شود اما زن نیز در شرایط خاصی ممکن است حق طلاق را به دست بیاورد.

 

تفاوت طلاق و فسخ

آوردن قید صیغه مخصوص در این تعریف برای این است که تعریف فسخ نکاح از تعریف طلاق خارج شود؛ زیرا در مواردی که عقد نکاح به علت تدلیس یا عیب، فسخ می شود دیگر نیازی به صیغه مخصوص نیست. گاهی در تعریف طلاق، قید بغیر عوض را نیز افزوده اند تا بدین وسیله خلع و مبارات را از طلا ق مطلق جدا کنند. به هر حال طلاق؛ یعنی انحلال عقد نکاح دائمی با صیغه مخصوص و رعایت تشریفات ویژه.
 
 

تفاوت طلاق با دیگر مفاهیم مرتبط

البته باید طلاق را از مفاهیم نزدیک به آن جدا کرد تا سر درگمی پیش نیاید:

1- طلاق و فسخ:

 
این دو واژه گرچه از نظر معنا به هم نزدیک اند، اما تفاوت هایی میان آن دو وجود دارد که عبارتند از: فسخ، قطع قرارداد زوجیت است بدون آن که با تشریفات ویژه طلاق همراه باشد؛ در فسخ، زن از مهر محروم خواهد بود؛ در فسخ، روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، حال آن که در برخی از اقسام طلا ق امکان بازگشت به زندگی زناشویی بدون ازدواج دوباره وجود دارد.

۲طلاق و اظهار فقد:

 
این دو کلمه نیز با هم متفاوتند. در بسیاری از جوامع ازدواج زمانی رسمیت می یابد که فرزند یا فرزندانی متولد شده باشند. بنابراین در صورتی که زمان معینی از ازدواج بگذرد و فرزندی به دنیا نیاورند، ازدواج آنان از سوی فرد و جامعه نادیده گرفته شده و هر یک از آنها حق دارند بدون فسخ قرارداد زوجیت، با فرد دیگری ازدواج کنند که بدان طلا ق ارتجالی می گویند و این شیوه از نظر اسلام نامشروع است

٣جدایی و طلاق:

 
در مواردی زن و مرد بدون طلا ق، خانه را ترک می کنند و در خانه ی والدین یا بستگان مستقر می شوند. این گونه جدایی طلاق نیست، هر چند می تواند به طلا ق منجر شود.

برای این که زوجین، به گونه ای شرعی از هم جدا شوند، باید شرایط آن را رعایت کرده و بنا بر آن از هم جدا شوند و به همین خاطر در کتا بهای فقهی شرایطی برای مرد و زن و نیز شرایطی برای خود طلا ق گفته شده است که با توجه به آن ها حکم طلاق صادر می گردد. طلا ق باید مطابق با مقرارات شریعت باشد، صیغه طلا ق به عربی خوانده شود و دو مرد عادل شاهد باشند. شرایطی که مرد باید هنگام طلا ق داشته باشد عبارتند از: بلوغ، عقل و اختیار و شرایطی که برای زن گفته شده است پاک بودن از حیض و نفاس است.

تعریف انواع طلاق - وکیل طلاق در مشهد
تعریف انواع طلاق چیست – وکیل طلاق در مشهد

انواع طلاق چیست

انواع طلاق به دو نوع تقسیم میشود:

طلاق رجعی: که همان طلاق از طرف مرد است.

طلاق بائن: که همان طلاق خلع و مبارات میباشد.

طلاق خلع همان طلا ق از طرف زن است و طلا ق مبارات همان طلا ق توافقی است.

درگیری کمتر و کاهش تنش بین خانواده‌های زوج|

طلاق از طرف مرد

مرد همیشه حق طلا ق دارد برای اینکه همسر خود را طلا ق بدهد، نیازی به شرطهایی که در سند ازدواج آمده است ندارد. ولی زمانیکه مرد بخواهد زن خود را طلا ق بدهد باید حق و حقوق همسر خود را به صورت کامل به او بدهد. این حقوق عبارتست از: مهریه، نفقه، اجرت المثل، شرط تنصیف دارایی.

یعنی اگر مرد بخواهد که زن خود را طلا ق بدهد، میتواند ولی هیچوقت حق زن ضایع نمیشود و زن میتواند مهریه خود را از مرد بگیرد

طلاق از طرف زن

زن به هیچ عنوان نمیتواند بدون دلیل و بدون رضایت از شوهر خود طلا ق بگیرد.

یعنی بر خلاف اینکه مرد در هر زمانی میتواند زن خود را طلا ق بدهد، ولی زن برای اینکه بتواند از شوهر خود طلا ق بگیرد باید دلیل قانع کننده داشته باشد.

اگر هم زن، بدون داشتن دلیل، دادخواست طلاق بدهد، دادخواست او رد میشود.

درخواست طلاق چیست - وکیل طلاق مشهد
درخواست طلاق چیست – وکیل طلاق مشهد

آیا زن هم می تواند خود را مطلقه کند؟

باید بگویم ، بله .

قانون مدنی به زن هم در موارد مشخص شده ای اجازه داده از دادگاه درخواست کند که او را مطلقه نماید ولو اینکه شوهر موافق نباشد.

شروط ۱۲گانه عقدنامه همان حق طلاق است؟

 شروط چاپی سند ازدواج به شرح ذیل است:

۱- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تائید نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبارا ایفا هم ممکن نباشد.

۲- سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید.

۳- ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.

۴- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.

۵- عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.

۶- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثرعجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر باز داشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.

۷- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.

۸- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند.تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.

۹- محکومیت قطعی زوج در اثرارتکاب جرم و انجام هر گونه مجازات اعم از حد وتعزیر در اثرارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی وشئون زوجه باشد .تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت وشئون خانوادگی  است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف وموازین دیگر با دادگاه است.

۱۰-  در صورتیکه پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود.

۱۱- در صورتیکه زوج مفقودالاثر شود وظرف شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.

۱۲- زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.

نحوه درخواست طلاق |

اگر مرد درخواست طلاق دهد و اگر زن راضی به طلاق نباشد?

باید به این نکات توجه کرد که اولا در قوانین جاری کشور طلا ق در اختیار شوهر است و او می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده و دادن دادخواست طلاق همسرش را طلا ق بدهد. در این خصوص رضایت زن شرط نیست یعنی اگر زن طلا ق نخواهد ولی مرد اصرار به آن داشته باشد در نهایت دادگاه ناگزیر به صدور حکم طلا ق می باشد.

اما این که در مراحل طلاق دادن زن حائز اهمیت است حقوق مالی زوجه است که دادگاه رسیدگی کننده به طلا ق مکلف در ضمن رای طلا ق نسبت به آن ها تعیین تکلیف کند. مواردی مثل شرط تنصیف اموال، مهریه، اجرت المثل، حضانت، نفقه و نحله.

مراحل طلاق چیست - وکیل خانواده در مشهد
مراحل طلاق چیست – وکیل خانواده در مشهد

اقسام طلاق چیست ؟

به طور کلی طلاق دو نوع است:

1-طلاق بائن:

نوع اول، طلاق بائن است که در مقابل طلا ق رجعی است و به نوعی گفته می شود که در آن برای مرد حق رجوع وجود ندارد. به عبارت دیگر پس از طلا ق، مرد حق رجوع و برگشت را ندارد.

مواردی که طلاق بائن است:

اول- زن باکره باشد.

دوم- زن یائسه باشد.

سوم- طلاق از نوع خلع و مبارات باشد.

چهارم- طلاق بعد از سه وصلت متوالی باشد.

  • اگر مردی تقاضای طلا ق کند و طلا ق جاری شود و زن باکره (دوشیزه) باشد، طلا ق بائن است.
  • اگر مردی تقاضای طلاق کند و طلا ق جاری شود و زن یائسه باشد، طلا ق بائن است.
  • طلاق خلع: طلا ق خلع به نوعی از طلا ق گفته می شود که زن به خاطر کراهتی که از شوهر خود دارد، قصد جدایی می کند و در مقابل مالی به شوهر خود می دهد که این مال می‌تواند عین مهر یا معادل آن و یا حتی بیشتر یا کمتر از مهر زوجه باشد.
  • طلا ق مبارات :طلا ق مبارات به نوعی از طلا ق گفته می شود که زوجین به خاطر کراهتی که از یکدیگر دارند قصد جدایی می کنند. ولی در طلا ق مبارات، برخلاف طلا ق خلع، مالی که داده می شود نمی‌تواند بیشتر از مهر باشد.
  • اگر مردی تقاضای طلا ق کند و طلا ق جاری شود و بعد از آن زن و مرد دوباره با یکدیگر ازدواج کنند یا طلا ق رجعی باشد و مرد رجوع کرده باشد و این روند سه بار تکرار شود، طلا ق سوم بائن است و دیگر برای مرد حق رجوع وجود ندارد.
درخواست طلاق چیست - وکیل طلاق مشهد
درخواست طلاق چیست – وکیل طلاق در مشهد

2-طلاق رجعی:

  • نوع دوم ، طلا ق رجعی است که در مقابل طلا ق بائن است. بدین معنی که هرگاه مردی تقاضای طلا ق کند و طلا ق جاری شود، اگر زن باکره یا یائسه نباشد و جدایی پس از سه بار ازدواج نباشد، طلا ق رجعی است و مرد می تواند در مدت عده به زن رجوع کند و در واقع طلا ق را برهم زند. حق رجوع صرفاً برای مرد است و زن این حق را ندارد. در طلا قی که به درخواست زن صورت می گیرد شوهر در زمان عده حق رجوع ندارد هرچند طلا ق از نوع رجعی باشد.

رجوع می تواند به صورت لفظی یا عملی باشد و بعد از رجوع مرد، زن مکلف به انجام وظایف زناشویی می باشد که این تکلیف از زمان آگاهی زن  از رجوع مرد وجود دارد.

  • طلاق توافقی، ماهیتا از نوع مبارات می باشد اما در رای ، معمولا دادگاه آن را از نوع خلع می نویسد. پس در طلا ق توافقی برای مرد حق رجوع وجود ندارد، اما نکته قابل توجه این است که در طلا ق خلع زن میتواند تا پایان مدت عده به دفترخانه ای که صیغه طلا ق را جاری کرده است مراجعه کنند و به آن مالی که به مرد بخشیده است (در اصطلاح حقوقی مابذل)، رجوع کند و به عبارت دیگر آن را پس بگیرد! که پس از آن طلا ق بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد حق رجوع از پیدا می کند.

چند نکته:

اول- در طلاق خلع نمی توان شرط کرد که بدون رجوع زن به مابذل مالی که در مقابل طلا ق از طرف زن به مرد داده می شود. مرد حق رجوع داشته باشد. زیرا این شرط بر خلاف قاعده می باشد و شرطی باطل است.

دوم- زن باکره یا یائسه بعد از طلا ق حق رجوع به آنچه بذل کرده را ندارد.

عده طلاق چیست:

عده به مدت زمانی گفته می شود که تا پایان آن زنی که ازدواج او منحل شده است نمی‌تواند شوهر دیگری اختیار کند.اگر زن غیر یائسه باشد عده سه طهر است. طهر به معنی پاکی زن از حیض و نفاس است. اگر زن یائسه باشد عده سه ماه است. اگر زن باردار باشد مدت عده تا زمان وضع حمل است.

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

 

بهترین وکیل مشهد

 موسسه حقوقی داوری عدالت گستر با بهره گیری از وکلای پایه یک دادگستری آماده ارائه انواع خدمات حقوقی و وکالت در مراجع حقوقی کیفری دیوان عدالت خانواده و  سایر مراجع حقوقی و اداری توسط وکیل و مشاوره حقوقی در مشهد می باشد

 

وکیل کیفری حقوقی خانواده در مشهد

 

 

 

مهمترین پرونده های حقوقی خود را به قدرتمندترین تیم وکلا در مشهد بسپارید.

وکیل مشهد. بهترین وکیل مشهد .وکیل خوب در مشهد .بهترین وکیل در مشهد .

وکیل پایه یک دادگستری در مشهد .وکیل خانواده در مشهد .وکیل طلاق در مشهد .

بهترین وکیل طلاق در مشهد.موسسه حقوقی در مشهد .مشاوره حقوقی در مشهد. قدرتمندترین تیم وکلا در مشهد.

بهترین وکیل فحاشی| در مشهد

قانون دامنه بسیار گسترده‌ای دارد که با پیشرفت روابط و موضوعات نیز گسترده تر نیز می‌شدند.

قوانین مادر مثل قانون مدنی، قانون تجارت، قانون مجازات اسلامی به مروز زمان با اصلاح شدن موضوعات جدید را در متن خود می‌گنجاندند. علاوه بر این قانون گذار با درنظر گرفتن شرایط خاص اقدام به تصویب قوانین خاص می‌کند.

این تسلط بر این قواعد و مقررات نیازمند صرف وقت کافی برای یادگیری و تسلط بر آن است‌.

کاری که حقوقدانان در طول سالیان با آموزش در دانشگاه‌ها و مراکز علمی به آن نائل می‌شوند.

این افراد با فراگیری علم حقوق و ورود به عرصه‌های کاری قضاوت، وکالت و مشاوره حقوقی می‌توانند بهترین راه حل‌ها را برای پیچیده‌ترین موضوعات از دل قوانین بیرون بکشند.

از این رو ضرورت مشاوره حقوقی را اطلاعات درست، تجربه کافی و سواد حقوقی مشاوران حقوقی آشکار می‌کند‌.

علاوه بر این افراد می‌توانند در هر زمان، قبل از پذیرش هرگونه تعهدی، قبل از وقوع هر اختلافی و یا قبل از اینکه از دادگاه درخواست رسیدگی به موضوعی را نمایند، از مشاوره حقوقی استفاده کنند.

تجربه ضرورت مشاوره حقوقی را ثابت کرده است زیرا افراد می‌توانند با تکیه بر آگاهی حقوقی مشاوران، تصمیم بهتری برای مسائل حقوقی خود بگیرند. از این جهت سایت مشاوره حقوقی موسسه حقوقی داوری عدالت گستر از ابتدای سال 1397 با هدف پاسخگویی تخصصی دقیق به سوالات حقوقی و قضایی فعالیت خود را آغاز کرد.

این سایت در راستای پاسخگویی اینترنتی به سوالات بی‌شمار حقوقی مردم عزیز ایران و با بهره‌گیری از کارشناسان فارغ‌التحصیل از برترین دانشگاه‌های کشور اقدام به تولید محتوای دست اول در حوزه‌های حقوقی و قضایی می‌کند‌.

در ادامه بیشتر با خدمات سایت وکیل خوب آشنا می‌شویم.

 

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

مجازات جرایم رایانه ای و انواع آن

 

جرایم کامپیوتری را می توان به سه دسته تقسیم نمود

الف) جرایمی  که در آنها رایانه و تجهیزات جانبی آن موضوع جرم واقع می شوند مانند سرقت، تخریب و غیره. این جرایم، جرایم رایانه ای سنتی نام دارند.ب) جرایمی که در آنها کامپیوتر به عنوان ابزار وسیله توسط مجرم برای ارتکاب جرم به کار گرفته می شود.ج) جرایمی هستند که می توان آنها را جرائم کامپیوتری محض نامید.این نوع جرائم فقط در دنیای مجازی به وقوع می پیوندند. اما آثار آنها در دنیای واقعی ظاهر می شود، مانند دسترسی غیر مجاز به سیستم های کامپیوتری.

تعریف:

سوء استفاده از کامپیوتر شامل هر رفتار غیر قانونی غیر اخلاقی یا غیر مجاز مربوط به پردازش اتوماتیک و انتقال داده هاست یعنی «هر فعل و یا ترک فعل غیر قانونی که یا به وسیله رایانه و یا با اخلال در سیستم های رایانه ای و یا نفوذ در سیستم های رایانه ای ایجاد شده، را گویند که به موجب قانون برای آن مجازات تعیین شده را جرم رایانه ای گویند. هر جرمی که قانونگذار به صراحت رایانه را به منزله موضوع یا وسیله جرم جزء رکن مادی آن اعلام کرده باشد یا عملاً رایانه به منزله موضوع یا وسیله ارتکاب جرم در آن نقش داشته باشد.

مجازات جرایم رایانه ای و انواع آن

در زمان حاضرفناورى اطلاعات و ارتباطات نوین ، مسئله جدیدى ایجاد کرده که آن پاسخگویى‏ به سوء استفاده‏هایى است که ممکن است از فضاى مرتبط با رایانه و فضای مجازی به عمل مى‏ آید.جرایم رایانه ای جرایمی سازمان یافته می باشند که از طریق اشخاص حرفه ای و با سواد انجام می شوند ولی مجازات جرائم رایانه ای امروزه برای مجازات مجرمین کافی نمی باشد.چون هر روز جرم جدیدی به وجود می آید که برای مجازات آنها نیاز به قوانین جدید داریم همانگونه که جرایم اینترنتی همیشه درحال روز شدن هستند. بایستی تلاش کرد تا بتوان با به روز شدن جرایم هرساله قوانینی را که در زمینه جرایم جدید قابل اعمال باشد ارائه کرد چون رایانه و اینترنت همیشه شکل ها ی مختلفی به خود می گیرند. برای پیشگیری از این جرایم می بایست همه دستگاه ها تلاش کنند و مردم نیز توصیه های مسئولین را در این مورد  جدی بگیرند و در هنگام استفاده از اینترنت و رایانه مورد توجه قرار دهند تا مورد سوء استفاده دیگران قرار نگیرند

انواع جرم های رایانه ای

-هک کردن 1-

عبارتست از نفوذ به یک سیستم کامپیوتری بدون داشتن مجوز، مالکیت یا صلاحیت لازم. هک کردن یعنی غلبه کردن بر سیستم های امنیتی یک سیستم کامپیوتری برای دسترسی غیر قانونی به اطلاعات ذخیره شده در این سیستم کامپیوتری. لو رفتن رمز عبور به قصد دسترسی به اطلاعات خصوصی افراد یک سازمان یکی از رایج ترین تخلفات رایانه ای است.

فیشینگ 2-  

عبارتست از تلاش برای بدست آوردن اطلاعاتی مانند رمز عبور، شناسه عبور و جزئیات کارت اعتباری با جا زدن خود به عنوان یک منبع قابل اعتماد.

-3 ویروس های کامپیوتری

ویروس های کامپیوتری (شامل ویروس ها و نرم افزار های جاسوسی و…) در حقیقت نرم افزارهایی هستند که خود را تکثیر و منتشر می کنند و کامپیوترهای موجود در یک شبکه را بدون اطلاع کاربران آلوده کرده و به آنها صدمه می زند. ویروس ها از طریق فایل های سیستم یک شبکه کامپیوتری، اینترنت یا هر وسیله نقل انتقال اطلاعات وارد کامپیوترهای دیگر می شوند.

- 4- هویت جعلی

هویت جعلی یا خود را به جای کس دیگر جا زدن یکی از جدیدترین کلاهبرداری هایی است که به کمک آن پول های زیادی ربوده شده و سودهای کلانی نصیب کلاهبرداران می شود. در این شیوه کلاهبردار خود را به جای مالک چیزی جا می زند یا از هویت شخص دیگری برای بدست آوردن کالا یا خدمات مورد نیاز خوداستفاده می کنند قانون انواع مختلف جرائم رایانه ای همه در یک چیز مشترکند و آن هم بهره برداری غیر قانونی از فناوری جدید رایانه ای و ارتباطات برای فعالیت های خلاف کارانه است.

محتوای جرایم رایانه ای:

الف) محتوا علیه عفت واخلاق:

 مواردی چون اشاعه فحشاء و منکرات، تحریک، تشویق، ترغیب، تهدید یا دعوت به فساد و فحشاء و ارتکاب جرایم منافی عفت یا انحرافات جنسی، انتشار، توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی ( مبتذل و مستهجن )، تحریک ، تشویق، ترغیب، تهدید یا تطمیع افراد به دستیابی به محتویات مستهجن و مبتذل و استفاده ابزاری از افراد در تصاویر و محتوا و تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیرقانونیب)محتوا محتوا علیه امنیت وآسایش عمومی:مواردی چون تشکیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی ( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت کشور و انتشار محتوایی که از سوی شورای عالی امنیت ملی منع شده باشد.ج) علیه مقدسات اسلام:از قبیل ، ارائه محتوای الحادی و مخالف موازین اسلامی، اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن، اهانت به هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع)، تبلیغ به نفع حزب گروه یا فرقه منحرف و مخالف اسلام، نقل مطالب از نشریات و رسانه‌ها و احزاب و گروه‌های داخلی و خارجی منحرف و مخالف اسلام به نحوی که تبلیغ از آن‌ها باشد،د)محتوا علیه مقامات ونهادهای دولتی: اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمانهای حکومتی و عمومی، افترا به مقامات، نهادها و سازمانهای حکومتی و عمومیه)  محتوا برای ارتکاب جرایم رایانه‌ای :مواردی از قبیل انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله داده‌ها یا نرم افزارهایی که صرفاً برای ارتکاب جرایم رایانه‌ ای به کار می رود، فروش انتشار یا در دسترس قرار دادن غیرمجاز گذرواژه ها و داده هایی که امکان دسترسی غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ ای یا مخابراتی دولتی یا عمومی را فراهم می کند، انجام هرگونه فعالیت تجاری و اقتصادی رایانه‌ ای مجرمانه مانند شرکتهای هرمی، ایجاد مراکز قمار در فضای مجازیو) امور سمعی و بصری و مالکیت معنوی:مواردی از قبیل اساس انتشار و سرویس دهی بازیهای رایانه ا‌یی دارای محتوای مجرمانه، معرفی آثار سمعی و بصری غیرمجاز به جای آثار مجاز، عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشویق و ترغیب به نقضحقوق مالکیت معنویز) محتوای دعوت کننده به جرم:از جمله انتشار محتوای حاوی تحریک ، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودکشی، تبلیغ و ترویج مصرف مواد مخدر،مواد روان گردان و سیگار، باز انتشار و ارتباط ( لینک ) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی‌های اینترنتی مسدود شده ، نشریات توقیف شده و رسانه‌های وابسته به گروه‌ها و جریانات منحرف و غیر قانونی، تشویق تحریک و تسهیل ارتکاب جرائمی که دارای جنبه عمومی هستند هر گونه توزیع و آموزش استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره..

 آثار مخرب جرایم رایانه ای

اعتیاد مجازی:

اعتیاد مجازی، استفاده بیش از حد از اینترنت است تا آنجا که بدون استفاده از آن فرد احساس کمبود می کند و روابط او با محیط متأثر از استفاده مکرر و دیوانه وار فرد شده از حالت عادی خارج می شود

بحران هویتی:

هویت، واجد سه عنصر است: شخصی، فرهنگی و اجتماعی، که هریک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمی را ایفا می کنند. در مقایسه ها، هویت شخصی، ویژگی بی همتای فرد را تشکیل می دهد و هویت اجتماعی در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار می گیرد

انحرافات جنسی:

از جمله آثار مخرب جرائم رایانه ای به وجود آمدن انحرافات جنسی است . اینترنت بخاطر اینکه در روابط جنسی آزاد اندیش میباشد موجب بوجود آمدن هرزگی و شهوت پرستی و رواج آن گردیده است

تعریف جرم دسترسی غیرمجاز

بر اساس قانون هرکس به طور غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی که به‌وسیله تدابیر امنیتیحفاظت‌ شده‌ است دسترسی یابد، مرتکب دسترسی غیر مجاز محسوب می شود.در برخی جرایم مثل کلاهبرداری یا جعل مجازات ماموران دولتی تشدید می شود در جرایم رایانه ای نیز همینطور است و چنانچه مأموران دولتی که مسئول حفظ داده‌های سری مقرر در ماده (۳) قانون جرایم رایانه ای یا سامانه‌های مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا داده‌ها یا سامانه‌های مذکور در اختیار آنها قرار گرفته است بر اثر بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‌ها، حاملهای داده یا سامانه‌های مذکور شوند مجازات شدیدتری خواهند داشت.

مجازات جرم دسترسی غیرمجاز

مطابق قانون مرتکب دسترسی غیر مجاز به حبس از نود و یک روز تا یک‌سال یا جزای نقدی از پنج میلیون  ریال تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهدشد

.

تعریف شنود غیر مجاز

با توجه به نکات مندرج در قانون هر کس به طور غیرمجاز محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سامانه‌‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری را شنود کند، مرتکب شنود غیرمجاز تلقی می شود. مجازات جرم شنود غیرمجاز: مرتکب جرم شنود غیرمجاز به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده میلیون ریال تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهدشد

معرفی جاسوس رایانه‌ای

هر کس به طور غیرمجاز نسبت به داده‌های سری درحال انتقال یا ذخیره‌ شده در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حاملهای داده مرتکب اعمال زیر شود جاسوس رایانه ای تلقی می‌گردد

 مجازاتهای جاسوس رایانه ای

الف) مجازات مصداق اول جاسوس رایانه ای عبارت است از بیست میلیون ریال تا شصت میلیون ریال یا هر دو مجازات.ب) مجازات مصداق دوم جاسوس رایانه ای عبارت است از حبس از دو تا ده سالجمجازات مصداق سوم جاسوس رایانه ای عبارت است از حبس از پنج تا پانزده سال

تشدید مجازات ماموران دولتی در جرائم رایانه ای

در برخی جرایم مثل کلاهبرداری یا جعل مجازات ماموران دولتی تشدید می شود در جرایم رایانه ای نیز همینطور است و چنانچه مأموران دولتی که مسئول حفظ داده‌های سری مقرر در ماده (۳) این قانون یا سامانه‌های مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا داده‌ها یا سامانه‌های مذکور در اختیار آنها قرار گرفته است بر اثر بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‌ها، حاملهای داده یا سامانه‌های مذکور شوند مجازات شدیدتری خواهند داشت.بر اساس ماده ۵ قانون جرایم رایانه ای این اشخاص به مجازات زیر محکوم می شوند:حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات. بعلاوه این اشخاص به انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال نیز محکوم خواهندشد.جرایم رایانه ای یکی از پدیده های نوظهوری است که گرچه برخی از جرایم آن شباهت هایی با جرایم سنتی دارد، اما تفاوت هایی در روش و ماهیت و نوع جرم دارد که از لحاظ جرم شناسی و کیفرشناسی و حقوق کیفری پژوهش های جدیدی را می طلبد.

 

 

جرایم رایانه ای به چه معناست؟جرایم رایانه ای به چند دسته تقسیم میشوند؟دسترسی غیر قانونی چیست؟محتوای جرائم رایانه ای چیست؟جرائم رایانه ای چه آثاری دارد؟منظور از دسترسی غیر مجاز چیست؟مجازات جرم دسترسی غیر مجاز چیست؟منظور از شنود غیر مجاز چیست؟جاسوس رایانه ای چیست؟مجازاتهای جاسوس رایانه ای چیست؟

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

ثبت نکاح

"ثبت نکاح"

 

ازدواج از مهمترین عقدهایی است که در زندگی خصوصی هرفردی رخ می دهد. با ازدواج، آثار و وظایف و حقوقی برای زن و شوهر ایجاد می شد.برخی از این وظایف برای پیشبرد و تضمین زندگی زن و شوهر است که طرفی نباید در راستای زندگی بهتر با یکدیگر همکاری و کنار همدیگر تلاش کنند. اگر عقد ازدواج به صورت صحیح واردشود، تبعات زیادی دارد. این تبعات می تواند تبعات مالی، عاطفی، جنسی و…باشد.برخی دیگر از وظایف زن و شوهر جنبه ی عمومی دارند یعنی آن ها باید بتوانند در جامعه اعلام زن و شوهری کنند و سایرین بتوانند از رابطه زوجیت آنان آگاه شوند. چرا که چنانچه نتوان ازدواج آنها را ثابت کرد،حقوقی که هر زن و شوهری به محض عقد ازدواج به دست می آورند، برایشان قابل تصور نیست.برای مثال وقتی زنی ادعا می کند که مردی که فوت کرده شوهر اوست، باید بتواند عقد نکاح دائم را اثبات کند تا از  شوهر متوفی خود ارث ببرد والا ارث نخواهد برد. یا زن و مردی که با یکدیگر رابطه جنسی دارند، باید بتوانند رابطه زوجیت خود را اثبات نمایند، در غیر این صورت ممکن است متهم به رابطه نامشروع و زنا شوند.

ثبت نکاح دائم حتما باید در دفاتر رسمی ثبت شود در غیر این صورت جرم محسوب می شود که به صورت ترک فعل محقق می شود ،منظور از دفاتر رسمی دفاتر ازدواج و طلاق است که برابر مقررات قانونی تشکیل شده باشد.

انواع نکاح:

نکاح دو نوع است: نکاح دائم و موقت. مقرراتی که قانون گذار برای ثبت ازدواج گذاشته است فقط شامل نکاح دائم می شود یعنی مردی که به طور دائم ازدواج می کند تکلیف قانونی دارد که ازدواجش را ثبت کند،اگر مرد بعد از انجام مواقعه اقدام به ثبت واقعه ازدواج نماید، به تکلیف قانونی خود عمل نموده و وجود فاصله زمانی بین اجرای صیغه ازدواج و ثبت آن موجب تعقیب شوهر نخواهد بود. اما از آنجایی که ذات نکاح موقت، موقتی است و اصولا برای رفع نیازهای جنسی موقتی مرد است، تکلیفی به ثبت آن وجود ندارد و همان صیغه ی کهخوانده می شود، برای ایجاد نکاح موقت کفایت می کند و حتی دست نوشته ای مبنی بر وقوع  نکاح موقت، کافی است.

ثبت نکاح دائم :

وقتی دختر و پسر ازدواج می کنند، صیغه نکاح برای آن ها خوانده می شود. این صیغه ی نکاح اگر با شرایط درست خوانده شود، موجب محرمیت دختر و پسر شده و عملا ازدواج صورت می گیرد. اما ثبت ازدواج بحثی عمومی است که مربوط به جامعه می شود. در دوران گذشته، حاکمان شرع یا روحانیون با خواندن صیغه عقد ازدواج را مقرر می ساختند و ازدواج واقع می شد چون دیگر شناسنامه ای وجود نداشت که اطلاعات زن و شوهر در آن درج شود، فقط همان تکه برگه ای بود که به امضای برخی شهود رسیده بود. اما به خاطر مشکلاتی که این روش در جامعه پدید می آورد و حقوق خیلی از افراد علی الخصوص فرزندانی که متولد می شدند  به خطر می افتاد، قانون کار به فکر شناسنامه و ثبت وقایع مهمی چون تولد، وفات، ازدواج، طلاق،  فرزند آوری و … افتاد.بدین ترتیب پس از خواندن صیغه ی نکاح توسط روحانیون شرعی، باید ازدواج را ثبت می کردند. اما باز هم چون برخی ثبت ازدواج را پشت گوش انداخته با این بهانه که ازدواج واقع شده و نیازی به ثبت نیست، امروزه دفاتر ازدواج معمولا اتاق عقدی دارند که در آنجا دفتردار همانجا که صیغه ی عقد را خودش می خواند، اقدام به ثبت آن نیز می کند.

 

اهمیت ثبت نکاح دائم :

ثبت ازدواج از اهمیت زیادی برخوردار است چون با ثبت آن زن و شوهر عملا پیوند خود را به دیگران اعلام می کنند و از این حیث در جامعه با حقوق و تکالیفی مواجه خواهند شد. البته لازم به ذکر است که اگر عقد نکاح دائم بین زن و شوهر اتفاق بیفتد با شرایط صحیح آن اما ثبت نشود، عقد واقع شده صحیح است و چون ثبت نشده نمی توان آن را باطل نمود اما حمایتی که قاون گذار از سایر زوج ها می کند، از زوجی که واقعه ی ازدواجشان ثبت نشده، نمی کندحمایت های قانونی قانون گذار در قانون مدنی که برای زن و شوهر اعلام کرده، برای زوجینی است که فرآیند قانونی ازدواج آنها طی شده است یعنی فرض قانون گذار این است که عقد ازدواج به صورت صحیح واقع و ثبت شده، پس زن و شوهر از فلان حق و فلان تکلیف برخوردارند. همان طور که وقتی فردی متولد می شود، با دریافت شناسنامه و ثبت مشخصات شخصی او برایش حق و حقوقاتی در نظر گرفتهمی شود و چنانچه مشخصاتش ثبت نشده باشد، گویی موجودیت حقوقی در جامعه ندارد؛ زن و شوهری که ازدواج آنها ثبت نشده، اثبات حقوق و تکالیف قانونی آنها سخت تر خواهد شد ضمن اینکه مجازات نیز می شوند.

 

ازدواج مجدد مرد :

مطابق ماده 17 همین قانون، دادگاه با انجام اقدامات ضروری و در صورت امکان، تحقیق از زن فعلی و احراز توانایی مالی مرد و اجرای عدالت، اجازه اختیار همسر جدید را خواهد داد. بنابراین، سردفتر ازدواج، از ثبت ازدواج مجدد مرد متأهل بدون اذن دادگاه ممنوع می‌باشد.پس، از یک طرف مرد نمی تواند بدون اذن دادگاه یا اجازه همسر اولش با زنی ازدواج کند و اگر ازدواج کرد، سردفتر حق ثبت آن را ندارد. و عدم ثبت نکاح دائم نیز جرم است و مجازات دارد.از طرف دیگر، ازدواجی که واقع شده صحیح است و حقوق همسر دوم مطرح می شود که در صورت عدم ثبت ازدواج، حقوق همسر دوم پایمال می شود.

همسر دوم چگونه باید دعوای ثبت نکاح را مطرح کند؟

برخی از قضات معتقدند چنین دعوایی قابل استماع نیست چون ازدواج مجدد مرد باید با شرایط قانونی باشد و تنها در صورتی که شرایط قانونی باشد، همسر دوم می تواند چنین دعوایی را مطرح کند. اما اکثریت قضات معتقدند این دعوا از سوی زوجه دوم قابل استماع هست چون ازدواج صحیح واقع شده و عدم ثبت آن حقوق زن دوم را پایمال می کند درحالی که این مرد است که باید مجازات ببینید و حق کسی را نمی توان ضایع کرد.برای جمع نظرات می توان به ماده 32 قانون ثبت استناد نمود: مطابق ماده 32 قانون ثبت احوال، ازدواج‌هایی که در دفاتر رسمی به ثبت نرسیده باشند با وجود شرایط ذیل قابل ثبت در اسناد سجلی زوجین است: ارائه اقرار نامه رسمی مبنی بر وجود رابطه زوجیت بین متقاضیان ثبت واقعه ازدواج؛ در موقع تنظیم اقرار نامه سن زوج از بیست سال تمام و سن زوجه از هجده سال تمام کمتر نباشد؛ گواهی ادارات ثبت احوال محل صدور شناسنامه‌های زوجین به این که در تاریخ اعلام واقعه، طرفین در قید ازدواج دیگری نباشند؛ همچنان که از حکم ماده 32 قانون ثبت احوال برمی‌آید، ازدواج مردی که دارای همسر دیگری است قابل ثبت نیست و با توجه به اختلاف نظر بین قضات در زمینه ثبت ازدواج دوم معلوم می‌شود، رویه قضائی مخدوش است.

دفاتر رسمی در ثبت ازدواج :

منظور از دفاتر رسمی دفاتر ازدواج و طلاقی است که برابر مقررات قانونی تشکیل شده باشد. اما همچنان عقد شرعی معروف به عقد بالاسرحضرت (در شهرهای مذهبی چون مشهد، قم و …) نیز وجود دارد که صحیح است. بنابراین، قانون گذار برای اینکه ثبت ازدواج حتمی رخ بدهد، ضمانت اجرایی را برای آن پیش بینی کرده است.قانون گذار ثبت ازدواج را برعهده زوجه یعنی شوهر گذاشته است. بنابراین، چنین تکلیفی از دوش زنان برداشته شده است. با صراحت مندرجات ماده 645 قانون مجازات اسلامی عدم ثبت واقعه ازدواج  برای زوجه جرم نیست.ثبت ازدواج اصولا دعوایی است برای زمانی که مرد مجددا ازدواج کرده است.یعنی افراد اصولا ازدواج اولشان را به راحتی ثبت می کنند در حالی که برای بقیه ازدواج هایشان ولو اگر دائم باشد، عجله ای به ثبت آن ندارند.

 

طرح دعوای ثبت نکاح دائم:

معمولا دعوای ثبت نکاح دائم از سوی زن دوم صورت می گیرد چون افراد در ثبت ازدواج دائم اولشان زودتر عمل می کنند.اصولا ازدواج دوم مرد نیز بدون اذن همسر اولش است. در حالی که قانون گذار برای ازدواج مجدد مرد شرایطی را در نظر گرفته است.ماده 16 قانون حمایت خانواده، ازدواج دوم مرد را منوط به تحقق شرایطی از جمله رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی، عدم تمکین یا عقیم بودن زن و… نموده است و متقاضی ازدواج دوم باید درخواست اذن به ازدواج  را از دادگاه نماید.

 

 

اثبات رابطه زوجیت :

برای اینکه بتوان دعوای ثبت نکاح را مطرح نمود، زن ابتدا باید رابطه زوجیت را اثبات نماید. اثبات اینکه زوجیت بین زن و مرد رخ داده است، در صلاحیت دادگاه خانواده است. بنابراین، زن که اقدام به دعوای ثبت نکاح می کند، در ابتدا قرار اناطه صادر می شود تا دادگاه خانواده به بررسی رابطه زوجیت اقدام و حکم صادر کند.سپس، فرآیند رسیدگی اغاز می شود. قرار اناطه یعنی مرجع رسیدگی، ادامه فرایند رسیدگی را منوط به اثبات امری می کند؛مثلا در اینجا برای اینکه رسیدگی به دعوای ثبت نکاح منوط به اثبات زوجیت در دادگاه خانواده است، پس تا در مورد رابطه زوجیت تعیین تکلیف نشود، رسیدگی دعوای ثبت نکاح ادامه نمی یابد. در این مرحله زن می تواند از مدارک مختلفی چون شهادت شهود، اقرارنامه رسمی مبنی بر وجود رابطه زوجیت و … استفاده نماید. اگر رابطه زوجیت اثبات شود، حکم آن قابل استناد در مرجع رسیدگی به دعوای ثبت نکاح است. در این زمان،مرد نیز احضار می شود تا دفاعیاتی را اعلام کند. دفاعیات مرد ممکن است مورد پذیرش دادگاه قرار بگیرد که در این صورت دعوای زوجه رد می شود و یا ممکن است دفاعیات مرد رد شود و مرد ملزم به ثبت نکاح گردد.در این صورت اگر مرد بدون اجازه همسر اولش همسر دوم اختیار کرده باشد، حق طلاق برای همسر اول به وجود می آید.

 

مجازات:

ماده۴۹ قانون حمایت خانواده مقرر داشته: “چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود.این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.” با اینکه در قانون دو نوع مجازات با دو درجه مختلف یعنی جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت برای آن در نظر گرفته اما مطابق با تبصره3 ماده19 قانون مجازات اسلامی جرم درجه 5 محسوب گردیده و رسیدگی به آن درصلاحیت دادسرا است و مشمول ماده 340 قانون آیین دادرسی کیفری , یعنی رسیدگی مستقیم دردادگاه نمی شود. البته ابتدا باید رابطه زوجیت در دادگاه خانواده اثبات شود.

 

دعاوی خانوادگی ریزه کاری های خاصی دارند که با تجربه ی یک وکیل متخصص می توانید به

بهترین نحو پرونده خود را پیش ببرید و کامیاب شوید.

 

فرآیند شکایت و رسیدگی:

رسیدگی در دادسرا: این شکایت پس از ثبت شکواییه توسط زوجه، توسط معاونت ارجاع به یکی از شعب بازپرسی دادسرا ارسال می شود. دفتردار پس از وصول شکواییه آن را ثبت و پرونده را نزد بازپرس پرونده ارسال می کند. بازپرس پرونده نیز پس از بررسی محتویات شکایت طرح شده، دستور احضار دو طرف دعوای کیفری را به دفتردار خود می دهد. در ادامه احضاریه توسط مدیر دفتر شعبه بازپرسی تنظیم و برای دو طرف ارسال می شود. هر دو طرف دعوای کیفری، روز رسیدگی در شعبه بازپرسی حضور می یابند و زوجه پرونده شکایت مندرج در شکواییه خود را دوباره مطرح می کند. در مقابل، مرد نیز ارتکاب جرم توهین را از سوی خود نسبت به زن پرونده انکار می کند؛ اما زن شواهد یا مدارکی را برای اثبات موضوع مجرمانه در جلسه رسیدگی دادسرا حاضر می کند. متهم پرونده نیز در دفاع ممکن است ایراداتی را به شاهد وارد کند که در این صورت دادگاه باید به این ایرادات رسیدگی نماید.

رسیدگی در دادگاه:

ممکن است زن از قرار صادره به دادگاه کیفری شکایت می کند. با ارسال پرونده به مجتمع قضایی، پرونده از سوی معاونت ارجاع به یکی از شعب دادگاه های کیفری ارسال می شود. قاضی دادگاه کیفری نیز پرونده را مطالعه می کند و دستور تعیین وقت جلسه رسیدگی می دهد. زمان رسیدگی به زن و شوهر در قالب یک اخطاریه ارسال می شود. در روز جلسه رسیدگی ، زن و شوهر در جلسه رسیدگی دادگاه حاضر می شوند. شاکی، دلایل خود را  ارئه می کند و در قابل متهم نیز دفاعیات خود را اظهار می دارد. قاضی ضمن شنیدن به اظهارات دو طرف و بررسی مدارک و دفاعیات دو طرف تصمیم لازم را می گیرد. اینکه مدارکی که ارائه می کند تا چه اندازه معتبر باشد، به رای و نظر قاضی بستگی دارد در نهایت، ممکن است قاضی قرار صادره در دادسرا را استوار بداند یا اینکه آن را رد نماید.

 

 

 

 

1- برای ثبت نکاح چیکار باید بکنم ؟

2- اگر ازدواجم را ثبت نکنم چه می شود؟

3- آیا عدم ثبت نکاح جرم است و مجازات دارد؟

4- آیا عدم ثبت نکاح جرم قابل گذشت است؟

5- اگر شوهرم نخواهد ازدواج را ثبت کند، چه کار باید بکنم تا ثبت شود؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

توهین

(توهین)

 

 تعریف فحاشی

فحاشی از مصادیق توهین است ، به معنی الفاظ رکیک و زشت به شخص یا اشخاص نسبت دادن می باشد.

انواع فحاشی :

فحاشی ناموسی

فحاشی اگر به صورتی باشد که شخص به کسی یا کسانی به طور مشخصکه برای قاضی قابل احراز باشد ، توهین کند اگر منظور متهم به طوری که به لفظ توجهداشته باشد نه به معنی کلمه ها تنها به مجازات فحاشی که در ماده ۶۰۸ آمده است ،محکوم می شود.

فحاشی به صورت پیامکی

براساس ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی اگر ایجاد مزاحمت از طریق لوازم مخابراتی باشداز یک ماه تا شش ماه مرتکب محکوم می شود.چنانچه مزاحمت توسط پیامک تلفنیانجام شود به مجازات مزاحمت تلفنی محکوم می شود .

افترا

شخص به کسی امری را به وسیله نوشتن یا درج کردن در روزنامه ها، مجلات  و در مجامع سخنرانی کردن نسبت دهد که نتواند ثابت کند افترا گفته می شود.افترا جزء فحاشی هایی است که اگر قذف تلقی نشود یک ماه تا یک سال حبس داردیا محکوم به یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق می شود.تهمت گناه یا عمل مجرمانه ای را بدون اینکه بتوان ثابت کرد به کسی نسبت داد تهمت گفته می شود .تهمت با افترا هم معنی و کاربرد یکسان دارد.

توهین به مقامات رسمی و حقوقی

به وکلای دادگستری ، روسای قوای سه گانه معاونان رئیس جمهور و وزرا ، شهرداری ، اعضای شورای نگهبان ، قضات ، نمایندگان مجلس ، اعضای دیوان محاسبات یا کارمندان دولت در هنگام انجام وظیفه اگر توهین شود به حبس از سه تا شش ماه یا جزای نقدی پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال محکوم خواهد شد.

توهین و فحاشی به بانوان و اطفال

اگر به بانوان و اطفال در معابر عمومی توهین یا فحاشی شود طبق قانون مجازات اسلامیاز دو تا شش ماه حبس و شلاق تا هفتاد و چهار ضربه محکوم خواهد شد.

هجو ( بدگویی ، سرزنش )

شخص از طریق نوشته یا سرودن اشعار یا خواندن روضه کسی را به وسیله زبانمورد حمله قرار دهد به سرزنش ، بدگویی یا همان هجو اقدام نموده است.هجو یک نوع توهین است هر شخصی با نظم یا نثر ، به صورت شفاهی یا کتبی کسی را سرزنش( هجو ) کند از یک تا شش ماه محکوم می شود. ( ماده ۷۰۰ قانون مجازات )

قذف

در شرع آمده است که اگر کسی زنا یا لواط را به کسی نسبت دهد و نتواند ثابت کندبه ۸۰ ضربه شلاق محکوم می شود که از حدود شرعی به حساب می آید.طبق قانون سال ۱۳۹۲ نوشتن قذف و آن را به صورت الکترونیکی در آوردن ،انتشار آن در ایمیل ، شبکه های اجتماعی و اینترنت جرم تلقی می شود.

مجازات فحاشی

براساس ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی مجازات فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک و زشتاگر مستوجب حد قذف نباشد تا ۷۴ ضربه شلاق و پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.

مجازات فحاشی چیست ؟آیا فحاشی ناموسی مجازات دارد؟ چه مقدار؟فحاشی پیامکی چقدر مجازات دارد؟قذف چیست و مجازات آن چقدر است ؟افترا و مجازات آن چقدر است ؟تهمت چیست ؟مجازات توهین به مقامات رسمی و حقوقی چه مجازاتی دارد ؟فحاشی نسبت به بانوان یا اطفال چه عواقبی دارد ؟هجو چیست؟مجازات هجو چقدر است ؟ 

 

  • وکیل خوب