وکیل

وکیل خوب

وکیل

وکیل خوب

موسسه حقوقی عدالت گستر با بهره گیری از وکلای پایه یک دادگستری آماده ارائه انواع خدمات حقوقی و وکالت در مراجع حقوقی کیفری دیوان عدالت خانواده و سایر مراجع حقوقی و اداری توسط وکیل و مشاوره حقوقی در مشهد و تهران می باشد. 09154426004
09154569219
09363081461
05136075900
05136065768
تـــــهــــران

09190801679
09196128725
09928608250

۲۲ مطلب با موضوع «خانواده» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

اجرت المثل

هیچ مردی نمی‌تواند تا زمانی که تمامی حقوق همسرش را پرداخت نکرده است، او را طلا ق دهد و هر اندازه که مدت زندگی مشترک بیشتر باشد، این حقوق نیز افزایش می‌یابد و به همین دلیل بسیاری از مردانی که بدون ‌هیچ دلیل منطقی قصد طلاق دادن همسر خود را دارند، از این اقدام منصرف می‌شوند. یکی از این حقوق ویژه‌  که شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته، اجرت المثل  است و اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه همسر خود، کاری انجام دهد که موظف به انجام آن نیست، مستحق پاداشی است که به آن اجرت‌المثل گفته می‌شود.

دکتر زهرا داور، حقوقدان و استاد دانشگاه در تعریف اجرت‌المثل اظهار کرد: از لحاظ کلی، اجرت‌المثل به حق‌الزحمه کارهایی گفته می‌شود که زن در خانه شوهر انجام می‌دهد اما موظف به انجام آن نیست. وی ادامه داد: بر اساس یک مبنای کلی، عمل انسان محترم و مستحق اجرت است و نیز کسی که کاری را انجام می‌دهد، مستحق اجرت است مگر اینکه قصد تبرع (مجانی بودن) داشته باشد.

این حقوقدان اضافه کرد: در روابط خانوادگی این فرض وجود دارد که قرار نیست زن از شوهر خود، بابت کارهایی که در خانه او انجام می‌دهد، دستمزدی دریافت کند اما قانونگذار با طرح عنوان اجرت‌المثل در مباحث قانونی، قصد تفهیم این موضوع را دارد که زن موظف به انجام کارهای منزل نیست و در صوت انجام هرگونه اقدامی در منزل، می‌تواند اجرت‌المثل مربوط به آن را دریافت کند و به بیان دیگر، در صورت مطالبه اجرت‌المثل، باید اجرت او را پرداخت.

 

تصویب قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و اجرت المثل در سال ۱۳۷۱

وی با بیان اینکه در سال ۱۳۷۱، قانونی با عنوان اصلاح مقررات مربوط به طلاق تصویب شده بود، افزود: این قانون شامل ۷ تبصره بود که تبصره ۶ آن به موضوع اجرت المثل می‌پرداخت. در این تبصره آمده است «پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق‌الزحمه کارهایی که شرعاً به عهده وی نبوده است، دادگاه بدواً از طریق‌ تصالح نسبت به تأمین خواسته زوجه اقدام می‌کند و در صورت عدم امکان تصالح، چنانچه ضمن عقد یا عقد خارج لازم، در خصوص امور مالی، ‌شرطی شده باشد طبق آن عمل می‌شود، در غیر این صورت، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از ‌وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، به این ترتیب عمل می‌شود:

  • چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده، به دستور زوج با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه‌ اجرت‌المثل کارهای انجام‌گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌کند.
  • در غیر مورد بند «‌الف»، با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده است و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را‌ از باب بخشش (‌نحله) برای زوجه تعیین می‌کند

 

 

داور در ادامه تاکید کرد: بر اساس این تبصره، اگر زن اجرت کارهایی را که انجام داده است، مطالبه و ثابت کند قصد تبرع نداشته است، دادگاه اجرت‌المثل این اعمال را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌کند. وی با بیان اینکه موارد مطرح‌شده در این تبصره، بار اثبات دشوار اجرت‌المثل را بر دوش زن می‌گذاشت، عنوان کرد: این موضوع در حالی است که کدام زنی در جریان ازدواج خود، شرط می‌کند که قصد تبرع داشته یا ندارد؟ در حقیقت، در زمان اعمال تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، عملا موضوع حقوق زن اعمال نمی‌شد.

 

نسخ صریح تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق با تصویب قانون حمایت خانواده

این استاد دانشگاه با بیان اینکه قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱، تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق را نسخ صریح کرد، عنوان کرد: در ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ آمده است که دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه ، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت‌المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی را تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه‌های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می‌‌‌کند

وی با بیان اینکه قانونگذار در ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ تاکید کرده که یکی از آیتم‌های دعاوی خانوادگی، اجرت‌المثل ایام زوجیت است، گفت:‌ بر اساس عرف اجتماعی، هیج زن شوهرداری، برای دریافت اجرت‌المثل، این موضوع را مطرح نمی‌کند که به عنوان مثال در طول یک هفته، به دفعاتی مشخص آشپزی کرده یا کارهای دیگر منزل را انجام داده است. داور با تاکید بر اینکه برای تعیین اجرت المثل باید توان مالی شوهر را نیز درنظر گرفت، اظهار کرد: درحقیقت باید بررسی کرد که آیا زوج واقعا توان پرداخت اجرت المثل به زن را دارد یا خیر؟

وی تاکید کرد: تا زمانی که نتوانیم تعادلی بین موضوع اخلاقیات و حقوق زنان ایجاد کنیم، طبیعی است که صحبت در خصوص هر یک از حقوق زنان، نگریستن به صورت تک‌بعدی به این قبیل مسایل است. این حقوقدان خاطرنشان کرد: دادخواست الزام شوهر به پرداخت اجرت‌المثل ایام زندگی مشترک دادخواستی است که دردادگاه خانواده مطرح می‌شود؛ دراین مورد نیز فرد مدعی باید ادعای خود را ثابت کند. شهود دراین نوع دادخواست نیز یکی ازدلایل قوی اثبات دعوی هستند. علم قاضی نیز دلیلی دیگر بر اثبات این ادعاست. برای تعیین مبلغ قابل پرداخت بابت اجرت المثل نیز پرونده به کارشناسی ارجاع داده می‌شود.

 

 

  • وکیل خوب
  • ۰
  • ۰

 

ارکان دعوای اثبات نسب

زمانی که نسب مشروع و قانونی طفل مورد اختلاف طرفین باشد دعوای اثبات نسب مطرح می گردد که ارکان آن عبارتند از:1-وجود یک رابطه نسبی2-مشروع بودن رابطه نسبی3-وجود ادله اثبات برای دعوای نسب

وجود یک رابطه نسبی

در قانون ایران نسب مشروع به نسبی گفته می شود از پدرو مادری که  رابطه زوجیت بین آنها از طریق مشروع  و قانونی است فرزندی متولد شود و اثبات شود که این فرزند متعلق به زوجین می باشد.

مشروع بودن رابطه نسبی

در این مورد باید خواهان با ادله و مدارک محکمه پسند ثابت کند که رابطه ای که باعث تولد وی شده یک رابطه شرعی و قانونی بوده است. بنابراین اگر این رابطه مشروعیت نداشته باشد اثبات نسب با مشکل رو به رو خواهد شد.بنابه ماده1167قانون مدنی :طفل متولد از زنا به زانی ملحق نمی شود. و همچنین طبق ماده1166قانون مدنی: هرگاه به واسطه وجود  مانعی نکاح بین ابوین باطل باشد نسبت طفل به هریک از ابوین که جاهل بروجود مانع بوده مشروع و نسبت به دیگری نامشروع خواهد بود.

وجود ادله اثباتی برای دعوای نسب

ادله اثباتی در مورد دعوای اثبات نسب عبارتند از : اماره فراش، شهادت ، امارات قضایی و آزمایش ژنتیک. اولین راه اثبات نسب طفل توسل به اماره ی فراش است که قبلا توضیح داده شد.در مورد اثبات نسب علاوه بر اماره فراش می توان از شهادت شهود یا از امارات قضایی نیز استفاده نمود.

دعوای نفی نسب : یکی دیگر از دعاویی که در مورد نسب وجود دارد دعوای نفی نسب است.به این حالت که کسی که ظاهرا با دیگری قرابت نسبی دارد منکر وجود رابطه نسبی میگردد و ممکن است از طرف پدر طفل صورت گیرد که به این حالت نفی ولد هم میگویند.

تعریف لعان : لعان نوعی سوگند است که در حقوق اسلام در موردی که شوهر نسبت به زنای زوجه با دیگری دائمه دهد یا طفل متولد از او را از خود نفی کند ، میتوان به آن متوسل شد. متداول ترین دلیل در مورد نفی نسب را میتوان همان آزمایش ژنتیک دانست . زیرا خواهان دعوای نسب می تواند به عنوان دلیل به آزمایش ژنتیک استناد نموده و این شیوه مطمئن ترین راه وصول به حقیقت است .

 

مفهوم اماره فراش :

اماره فراش به عنوان یک اماره قانونی معتبر مانع از خدشه به رابطه زوجیت می شود. فرزندی که از زن شوهر دار  متولد شده است، متعلق به شوهر است . به عبارت دیگر فرزندی که در نتیجه یک رابطه مشروع و قانونی به وجود می آید یقینا متعلق به شوهر است. نقش این قاعده زمانی بیشتر به چشممیخورد که شک بوجود آید که زن از هم خوابی با مردی غیر از شوهرش باردار شده و این فرزند متعلق به همسر شرعی او نمی باشد. در صورت بروز این شک می توان به این قاعده استناد کرد و طفل متولد شده را به همسرشرعی زن نسبت داد .نسب در لغت به معنای پیوندی خویشاوندی ، به ویژه پیوند پدری و نیاکان پدری است .رابطه خویشانوندی بین دو نفر که یکی ازنسل دیگری یا هر دو از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالثی باشند و به عبارت دیگر نسب وابستگی است بین دو نفر که به سبب تولد یکی از آنها از دیگری یا تولدشان از شخص ثالثی بوجود می آید.نسب به معنای خاص را نیز رابطه پدر فرزندی یا مادرفرزندی و به عبارت دیگر، رابطه طبیعی و خونی میان دو نفر است که یکی به طور مستقیم از وجود دیگری به دنیا آمده است.

تعارض نسب با اماره فراش :

 دعوای نفی نسب یا نفی ولد از طرف پدر ،اثبات تعارض تولد فرزند با اماره فراش می باشد یا اینکه با ادله و اسناد و مدارک تولد فرزند با اماره فراش می باشد یا اینکه با ادله و اسناد و مدارک دیگری ثابت نماید که هرچند طبق اماره فراش فرزند ملحق به وی می باشد.ولی بر اساس سایر ادله و مدارک از جمله شهادت شهود و آزمایش و غیره اماره فراش درست نیست.

اثبات خلاف اماره فراش

نفی ولد ممکن است از طریق لعان یا بوسیله دلایل دیگر از جمله شهادت و کارشناسی صورت میگیرد.

شرایط اماره فراش در زمان انحلال نکاح

بر اساس ماده1159قانون مدنی طفل متولد بعد از نکاح در صورتی به شوهر ملحق می شود که: 1-مادر هنوز شوهر نکرده باشد. 2-از تاریخ انحلال نکاح تا بدنیا آمدن طفل کمتر از شش ماه نگذشته باشد. 3.از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر ازشش ماه نگذشته باشد.

 

  • وکیل خوب